شرح عقیده طحاویه

فهرست کتاب

خانواده‌ی او

خانواده‌ی او

شارح عقیده‌ی طحاوی در خانواده‎ای بزرگ شد که در زمینه‌ی علم و دانش و فضل و دانشمندانش، مشغول کارهای تدریس و قضاوت و افتاء بوده‎اند.

١- پدرش، قاضی علاءالدین علی بن ابی العز حنفی، متوفای سال ٧٤٦ هجری قمری، ابن کثیر در شرح حال پدرش، در جلد١٤ صفحه ١٠٦ آورده که او پس از وفات پدرش در «مُعظمیة»[١٤] و «قَلِیجیة»[١٥] تدریس نموده و خطیب مسجد جامع افرم بوده است. ذهبی در کتاب «ذیل العبر» صفحه‌ی ٢٥١ گوید: در دوازدهم جمادی الآخر سال ٧٤٦ هجری قمری، قاضی امام علاءالدین علی بن محمد بن محمد بن ابی العز حنفی، خطیب مسجد جامع افرم و نایب حاکم قاضی عماد الدین طَرسُوسی[١٦] وفات یافت.

٢- پدربزرگش، قاضی القضاة، شمس‎الدین ابوعبدالله محمد بن محمد بن ابی‎العز، یکی از اساتید و پیشوایان و بزرگان حنفی در شاخه‎های متعددی از علوم است. حدود بیست سال به نیابت از حاکم، حکم می‌کرد و اولین خطیب مسجد جامع افرم بوده است. در «معظّمیه» و «لیغموریة»[١٧] و «قلیجیة» و «ظاهریة»[١٨] تدریس نموده و ناظر اوقاف «ظاهریه» بوده و به دیگران اجازه فتوا می‎داد. چند روز پس از بازگشت از حج به سال ٧٢٢ هجری قمری وفات یافت و در مسجد جامع افرم، نماز جنازه‎اش خوانده شد و در «معظّمیه» نزد خویشاوندانش به خاک سپرده شد. مردمان زیادی اطراف جنازه‎اش را گرفته بودند و همگی به خیر و صلاح و خوبی‎اش گواهی دادند[١٩].

٣- پدرپدربزرگش، محمد بن ابی‎العز صالح بن ابی العز اذرعی الأصل، صالحی، چهارمین مدرس در «مرشدیه»[٢٠] از زمانی که وقف شده، می‌باشد. به سال ٦٤٥ هجری قمری در دمشق به دنیا آمد و از ابن عبدالدائم و دیگران کسب علم نموده و انسان صالح و نیک‎رفتار بود. او نوه‌ی قاضی شرف الدین عبدالوهاب حورانی می‎باشد. سرانجام به سال ٧٢٣ هجری قمری در دمشق دار فانی را وداع گفت.

برخی از عموزاده‎هایش عبارتند از:

١- قاضی القضاة صدرالدین بن ابی العز، یکی از کسانی که در زمان خود از بزرگان و دانشمندان مذهب حنفی بود. او از علمای بزرگ به شمار می‎آید و در مذهب حنفی تألیفاتی دارد. در مصر و شام و سرزمین‌های اسلامی، منصب قضاوت را عهده‎دار بود و به هر سرزمینی می‎رفت، اجازه حکم دادن به وی داده می‎شد.

در روزگار ملک ظاهر «بیبرس»، قاضی القضاة بود. او همراه ملک ظاهر، حج را به جای آورد و ملک ظاهر را دوست می‎داشت و به اواحترام می‎گذاشت و در جنگها او را تنها نمی‎گذاشت. بعدها در قاهره از قضاوت استعفا داد و به دمشق بازگشت و در مدرسه‌ی «ظاهریه» تدریس نمود. قبل از وفاتش دوباره منصب قضاوت را به عهده گرفت و به مدت سه ماه قضاوت نمود. وی به سال ٦٧٧ هجری قمری در دمشق از دنیا رفت[٢١].

٢- محمد بن سلیمان بن ابی العز، امام و مفتی، شمس‎الدین از علمای بزگ مذهب حنفی است. وی سی و چند سال فتوا داد و به نیابت پدرش در دمشق قضاوت نمود و در مدارس «نوریه»[٢٢] و «عذراویه» تدریس نمود. وی به سال ٦٩٩ هجری قمری درگذشت[٢٣].

٣- یوسف بن محمد بن سلیمان بن ابی العز، ابوالمحاسن، به سال ٦٥١ هجری قمری متولد شد. وی در مدارس «عذراویه» و «إقبالیه»[٢٤] تدریس نمود، سپس در آخر عمرش تدریس آنجا را به پسرش علی واگذار کرد و نظارت مسجد جامع را عهده‎دار شد. در سال ٦٧٣ هجری قمری در قدس تدریس نمود. وی به سال ٧٢٨ هجری قمری در مدرسه‌ی إقبالیه وفات یافت و در مسجد جامع دمشق نماز جنازه‎اش خوانده شد[٢٥].

٤- علی بن یوسف بن محمد بن سلیمان بن ابی العز، او فقیه حنفی مذهب و عالم بود. در دمشق تدریس نمود و در قاهره به نیابت از حاکم، حکم می‌کرد. در سال ٧٣٧ هجری قمری در قاهره از دنیا رفت و در «قرافه» به خاک سپرده شد[٢٦].

٥- اسماعیل بن ابی البرکات محمد بن ابی العز بن صالح. او حنفی مذهب و معروف به ابن الکشک بود. پس از قاضی جمال الدین بن سراج، قاضی دمشق بود و کمتر از یک سال قضاوت نمود آنگاه قضاوت در آنجا را به پسرش، نجم‎الدین واگذار کرد و در مدارس متعددِ دمشق تدریس نمود. او جامع علم و عمل بود. انسانی خوش رفتار و خوش اخلاق بود و در کارها مصمم و جدی بود. در سال ٧٨٣ هجری قمری در سن بیش از نود سالگی وفات یافت[٢٧].

٦- نجم‎الدین احمد بن اسماعیل بن محمد بن ابی العز. به سال ٧٢٠ هجری قمری به دنیا آمد. از «حجّار» کسب علم نموده و برخی از اقوالش را نقل نموده است. او علم فقه را یاد گرفت و در سال ٧٧٧ هجری قمری قضاوت مصر را به عهده گرفت اما قضاوت در مصر برایش خوشایند نبود. در نتیجه از آن استعفا داد و بارها قضاوت دمشق را عهده‎دار شد که آخرین بار در سال ٧٩٢ هجری قمری بود و پس از آن در خانه ماندگار شد. او در مذهب حنفی، خیلی آگاه بود و در مدارس متعددی تدریس نمود. سرانجام در ذی‎الحجه سال ٧٩٩ هجری قمری دار فانی را وداع گفت[٢٨].

[١٤]- در شهر «صالحیه» در سفح قاسیون غربی کنار مدرسه عزیزیه واقع شده که پادشاه شام، فقیه و ادیب، شرف الدین عیسی بن عادل حنفی مذهب، متوفای سال ٦٢٤ هجری قمری آن را تأسیس نمود.

[١٥]- در جلو «خضراء» در شمال «صدریه»، غرب قبر قاضی جمال‎الدین مصری واقع شده است. قبر جمال‎الدین مصری در میان قبرهایی قرار دارد که به گمان مردم، قبر امیر معاویه  س از جمله‌ی آنهاست. این مکان، امروزه «کوچه معاویه» نام دارد که در جلو مسجد جامع اموی تقریباً ٢٠٠ متر دور از آن واقع شده است. امیر سیف الدین علی بن قلیج بن عبدالله ظاهری امیری، متوفای سال ٦٤٣ هجری قمری آن را وقف نموده است. اکنون جز دیوار جلوی و دروازه‌ی ِمدرسه از سمت غرب چیزی از آن باقی نمانده است. این دروازه، به گونه زیبایی طراحی شده و اکنون به دو در برای دو خانه تقسیم شده است. بنای قدیمی در قسمت بالایی این دروازه آشکار است. در قسمت شرقی کنار این دروازه، قبر وقف کننده آن قرار دارد.

[١٦]- البدایة و النهایة، ١٤/٢٢٨.

[١٧]- لیغموریه شهر «سکه» در غرب شهر صالحیه در نزدیکی «خان السبیل» از سمت غرب واقع شده است. امروزه اثری از آن باقی نمانده و به خانه‎های مسکونی تبدیل شده است. موقعیت این مدرسه، غرب راه سکه در نزدیکی ایستگاه اتوبوس به نام ابورمانه می‎باشد.

[١٨]- ¬این مدرسه داخل دروازه «فرج» و «فرادیس» (امروزه دروازه مناخلیة و دروازه عمارة نام دارند) و در بین آن دو، در کنار مسجد جامع اموی و شمال دروازه «برید» و شرق «عادلیه کبری» قرار دارد که راهی در بین این دو دروازه فاصله انداخته است. این مدرسه، خانه «عقیقی» بوده که ایوب پدر صلاح‎الدین آن را از ترکه «عقیقی» خریداری نمود و خانه‌ی او شد. ابن کثیر گوید: در سال ٦٧٦ هجری قمری شروع به ساختن خانه‎‎ای در سمت «عادلیه» شد که به خانه عقیقی معروف است تا مدرسه و قبر ملک ظاهر گردد. این مدرسه قبلاً خانه «عقیقی» بوده که در مجاورت حمام عقیقی واقع شده، و در پنجم جمادی‎الآخر همان سال پایه‎های قبر ساخته شد و مدرسه نیز برای تحصیل و تدریس حنفی‎ها و شافعی‎ها تأسیس شد. بنیانگذار آن، ملک سعید بن ملک ظاهر است. این مدرسه تاکنون باقی مانده اما در داخل مدرسه جز قسمت جلویی چیزی از بنای قدیمی باقی نمانده و قسمت‌های دیگر تغییر یافته است. در سال ١٢٩٦ هجری قمری والی سوریه، «مدحت پاشا» باقیمانده کتاب‌های خطی که به طالبان علم وقف شده و در چند مدرسه دمشق بودند، جمع‎آوری نمود و به این مدرسه آورد و در آنجا قرارشان داد که امروزه به دارالکتب الظاهریه معروف است.

[١٩]- البدایة والنهایة، ١٤/١٠٦؛ الدرر الکامنة، ١٤/٤٩؛ و شذرات الذهب، ٦/٥٨.

[٢٠]- مرشدیه در کنار رودخانه یزید در صالحیه دمشق در مجاورت دارالحدیث الأشرفیه واقع شده و تا امروز باقی مانده است. بدران در کتاب «منادمة الأطلال»، صفحه٢٠٠ می‌گوید: در کنار این مدرسه ایستادم و دیدم که دروازه عظیمی دارد. دیوار شمالی آن، بنای خیلی عجیبی دارد فقط داخل آن، خراب شده و عده‎ای آن را غصب و محل سکونت خود قرار دادند.

[٢١]- العبر، ٥/٣١٥؛ البدایة و النهایة، ١٣/٢٩٧؛ الوافی بالوفیات ١٥/٤٠٤-٤٠٥؛ الدارس، ١/٥٤٣؛ الجواهر المضیة، ١/٢٥٥؛ و الفوائد البهیة ص٨٠.

[٢٢]- مدرسه نوریه منسوب به بنیانگذارش، پادشاه عادل و زاهد، نورالدین ابوالقاسم محمود بن زنکی است. او این مدرسه را به حنفی‎ها وقف نمود. مدرسه نوریه در وسط بازار «خیاطین» نزدیک مسجد کبیر در دمشق واقع شده و تا امروز پابرجاست. اما بعضی از همسایگان، برخی از اتاقهایش را غصب نموده‎اند.

[٢٣]- الوافی بالوفیات، ٣/١٣٧؛ الجواهر المضیة، ٢/٥٧؛ الدلیل الشافی، ٢/٦٢٥؛ و الفوائد البهیة، ص١٧٠.

[٢٤]- نعیمی و دیگران می‎گویند: مدرسه اقبالیه داخل دروازه‎های فرج و فرادیس، در شمال مسجد جامع و مدرسه ظاهریه و الجوانیه، در شرق جاروخیه و غرب تقویه واقع شده است. بنیانگذار این مدرسه، جمال الدوله فرمانده لشکر شرف‎الدین ابوالفضل إقبال بن حبشی مستنصر و شرابی، یکی از خادمان صلاح‎الدین، متوفای سال ٦٠٣ هجری قمری می‎باشد. امروزه جز دروازه‎اش چیزی از آثار آن باقی نمانده، و در قسمت بالایی آن، سنگ بزرگی هست که نام واقف، زمینهایی که وقف شده و تاریخ ساختش روی آن نوشته شده است.

[٢٥]- الجواهر المضیة، ٢/٢٣٢؛ الدلیل الشفی، ٢/٨٠٦؛ و الدرر الکامنة، ٤/٤٦٩.

[٢٦]- الدرر الکامنة، ٣/١٤٣.

[٢٧]- إنباءالغمر، ٢/٦٦؛ الدرر الکامنة، ١/٣٧٩؛ و شذرات الذهب، ٦/٢٧٩.

[٢٨]- إنباءالغمر، ٣/٣٣٩-٣٤٠؛ الدرر الکامنة، ١/١٠٧؛ و شذرات الذهب، ٦/٣٥٧.