اختلاف عبارات و اقوال مفسران راجع به مثل اعلی (صفت برتر)
عبارات و اقوال مفسران راجع به مثل اعلی (صفت برتر) مختلف است و از میان اقوالشان، برخی میگویند: مثل اعلی در بردارنده، صفت برتر علم و آگاهی جهانیان از آن، وجود علمی آن، خبر از آن و نام بردن آن، و عبارت پروردگار به واسطه علم و معرفت موجود در دلهای عبادتگذاران و ذکر کنندگان خدا میباشد.
پس در اینجا چهار چیز وجود دارد:
اول- ثبوت صفات برتر برای خدا، خواه بندگان آن را بدانند یا نه. و این معنای گفته کسانی است که مثل اعلی را به صفت برتر تفسیر کردهاند.
دوم- وجود مثل اعلی در علم و وجدان[١٧٦]. و این معنای گفته دانشمندان گذشته و حال است که مثل اعلی را چنین تفسیر کردهاند: مثل اعلی عبارت است از معرفت و یاد خدا، محبت و تعظیم و بزرگداشت خدا، ترس از خدا و امید به خدا، توکل بر او و بازگشت به سوی اوست که در دلهای عبادتگذاران و ذکر کنندگان خدا وجود دارد. و این مثل اعلایی که در دلهای عبادتگذاران و ذکر کنندگان خدا وجود دارد، غیرخدا به هیچ وجه در آن شریک خدا نیست بلکه آنچه در دلهای آنان است اختصاص به خدا دارد همچنان که ذات خدا تنها مختص به خداست. و این معنای گفته برخی از مفسران است که میگویند: معنای ﴿وَلَهُ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰ فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ﴾ این است که: آنچه در آسمانها و زمین است، خدا را تعظیم میکنند و او را دوست میدارند و وی را میپرستند هر چند برخی برای خدا شریک قائل میشوند و برخی از او نافرمانی میکنند و برخی صفات خدا را انکار مینمایند. پس موجودات روی کره زمین خدا را تعظیم میکنند، وی را بزرگ میپندارند، خاضع عظمت خدایند و برای عزت و کبریائی خدا فروتنی میکنند. خداوند بلند مرتبه میفرماید: ﴿وَلَهُۥ مَن فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ كُلّٞ لَّهُۥ قَٰنِتُونَ٢٦﴾[الروم: ٢٦] «و هر که در آسمانها و زمین است ازآنِ اوست، همه فرمانبردار اویند».
سوّم- ذکر صفات خدا، خبر از آن، و منزه داشتن صفات خدا از عیب و نقص و همانندی.
چهارم- محبت و یگانه دانستن متصف به صفت برتر و اخلاص برای او توکل بر او و بازگشت به سوی او. هر چه ایمان به صفات خدا کاملتر باشد، این محبت و اخلاص قویتر است.
اقوال علمای گذشته همگی بر این چهار معنی دَور میزنند.
پس چه کسی گمراهتر از کسی است که میان آیه ﴿وَلَهُ ٱلۡمَثَلُ ٱلۡأَعۡلَىٰ﴾[الروم: ٢٧] و آیه ﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ﴾[الشورى: ١١]، تعارض ایجاد میکند؟ و به آیه ﴿لَيۡسَ كَمِثۡلِهِۦ شَيۡءٞۖ﴾ برای نفی صفات خدا استدلال میکند و دنباله آیه را نمیبیند که میفرماید: ﴿وَهُوَ ٱلسَّمِيعُ ٱلۡبَصِيرُ١١﴾[الشورى: ١١] حتی این گمراهی برخی از آنان- از جمله احمد بن ابی دُواد[١٧٧] قاضی- به این کشانده که به مأمون پیشنهاد کند که روی پرده کعبه بنویسد: «ليس کمثله شيء وهو العزيز الحکيم». یعنی کلام خدا را تحریف کرده تا اتصاف خدا به اینکه شنوا و بیناست را نفی کند.
همچنین گمراه دیگری به نام جهم بن صفوان میگوید: دوست داشتم از قرآن آیه ﴿ثُمَّ ٱسۡتَوَىٰ عَلَى ٱلۡعَرۡشِۖ﴾ را پاک کنم. از خداوند عظیم و شنوا و بینا مسألت مینماییم که با لطف و کرم خود در حیات دنیا و آخرت ما را بر قول ثابت، ثابت قدم نگه دارد!
[١٧٦]- در کتاب «مختصر الصواعق المرسلة»، ج١ ص٢١٥ عبارت «و تصور» آمده است.
[١٧٧]- در حاشیه نسخه خطی (ب) عین این عبارت آمده است: در نسخه مصنف / دؤاد با همزه آمده و درست آن است که همزه نباشد و به صورت «دُواد» بیاید. ابن ابی دُواد، ابوعبدالله احمد بن فرج بن حریز ایادی، قاضی بزرگ، منادی خلق قرآن است. او شاعری بزرگ و فصیح و بلیغ بود. وی بخشش و سخاوت و ادب وافر و بزرگیها و فضائل زیادی داشت. در هنگام پیری به فلج مبتلا شد، متوکل با وی مخالفت کرد و او را برکنار نمود. وی سرانجام به سال ٢٤٠هـ ق وفات یافت. شرح حالش در کتاب «سیر أعلام النبلاء»، ج ١١ صفحات ١٦٩-١٧١ آمده است.