آیا اسم عین مسمی است یا غیرمسمی است؟
دربارهی این گفتهی متکلمان که آیا اسم عین مسمی است یا[١٥٥] غیرمسمی است، بسیاری از مردم دچار اشتباه شدهاند و مفهوم درست آن را نمیدانند.
گاهی از اسم مسمّای آن اراده میشود، و گاهی منظور از آن لفظی است که بر مسمی دلالت میکند. پس اگر گفتی: خداوند چنان فرمود، یا خداوند شنید از کسی که او را ستود، و امثال اینها، در این عبارت منظور از لفظ الله، خود مسمی است، و اگر گفتی: الله، اسمی عربی است و رحمن، اسمی عربی است و رحمن از نامهای خداوند متعال است و امثال اینها، در اینجا برای مسمی است و نباید گفت برای غیرمسمی است، چون در لفظ «غیر» اجمال وجود دارد؛ اگر منظور از مغایرت این باشد که لفظ غیرِ معناست، این درست است و اگر منظور آن باشد که خداوند متعال بوده و اسمی نداشته تا اینکه نامهایی برای خود آفریده، یا تا اینکه آفریدههایش از جانب خود، نامهایی را برای او اختیار کردند، این امر از بزرگترین گمراهی و الحاد[١٥٦] در خصوص اسماءالله میباشد[١٥٧].
شیخ طحاوی / باعبارت «مازال بصفاته قديماً قبل خلقه» «پیوسته با صفاتش، قدیم بوده و قبل از آفریدههایش وجود داشته است» تا آخر کلامش، نظر معتزله و جهمیه و موافقانشان از اهل تشیع را رد نموده است؛ چون آنان میگویند: خداوند متعال قادر بر فعل و کلام شده پس از آنکه قادر بر آن نبوده است، چون فعل و کلام ممکن شده پس از آنکه ممتنع بوده است. و این صفات از امتناع ذاتی به امکان ذاتی تغییر یافتند. علی بن کُلّاب[١٥٨] و اشعری و موافقانشان میگویند: فعل برای خدا ممکن شده پس از آنکه از او ممتنع بوده است. اما کلام از نظر ایشان، زیر مشیت و قدرت داخل نمیشود بلکه چیز واحدی است و لازمه ذات خداوند میباشد.
[١٥٥]- در نسخه خطی (ب) به جای «أو» «و» آمده است.
[١٥٦]- در نسخه خطی (أ) و (ب) «اتحاد» آمده اما در نسخه خطی (ج) و (د) و چاپ مکه، الحاد آمده است.
[١٥٧]- شیخ الاسلام ابن تیمیه راجع به این مسأله به تفصیل سخن رانده است؛ نگا: «الفتاوی»، ٦/١٨٥-٢١٢.
[١٥٨]- او عبدالله بن سعید بن کلاب، متوفای ٢٤٠هـ.ق به بعد است. او رئیس متکلمان بصره در زمان خود بود. شهرستانی و اشعری و ابن طاهر بغدادی وی را از متکلمان اهل سنت به شمار آوردهاند. و شیخ الاسلام ابن تیمیه برخی از نظراتش را نقل نموده است. شرح حالش در «سیر أعلام النبلاء»، ج١١ صص١٧٤-١٧٦ آمده است.