شرح عقیده طحاویه

فهرست کتاب

اقوال علما در مفهوم و معنای اسلام

اقوال علما در مفهوم و معنای اسلام

علما در مفهوم و معنای اسلام سه قول دارند:[٨٢٠]

گروهی اسلام را همان کلمه شهادتین دانسته‌اند.

عده‌ای در پاسخ معنای اسلام، همان پاسخی را داده‌اند که پیامبر  ج موقعی که از ایمان و اسلام سؤال شد، جواب داد به گونه‌ای که اسلام را به اعمال ظاهری و ایمان را، ایمان به اصول پنجگانه تفسیر کرد.

گروهی دیگر اسلام را مترادف ایمان قرار داده، و معنای این فرموده پیامبر  ج: «إن الإسلام شهادة أن لا إله إلا الله وإقام الصلاة ...»[٨٢١] «همانا اسلام، گواهی دادن به اینکه معبود برحقی جز الله نیست و بر پا داشتن نماز ... » را شعایر اسلام دانسته‌اند. اصل، عدم تقدیر است با وجودی که اینان گفته‌اند که: ایمان همانا تصدیق به وسیله قلب است، سپس می‌گویند: اسلام و ایمان یک چیزند؛ پس در این صورت اسلام همانا تصدیق می‌باشد! هیچ یک از اهل لغت این را نگفته است. همانا اسلام، تنها فرمانبرداری و اطاعت است، و پیامبر  ج فرموده‌اند: «اللهم لك أسلمت، وبك آمنت»[٨٢٢] «خدایا! تسلیم تو شدم و به تو ایمان آوردم». و پیامبر  ج اسلام را به اعمال ظاهری و ایمان را به ایمان به اصول پنجگانه تفسیر نمود. پس ما در صورتی که میان اسلام و ایمان جمع کنیم، نمی‌توانیم به غیر از آنچه که پیامبر  ج در جواب ایمان فرموده، جواب دهیم.

اما هرگاه اسم ایمان به تنهایی آورده شود، در این صورت اسلام را هم در بردارد، و هرگاه اسلام به تنهایی آورده شود، انسان همراه اسلام، مؤمن است و در این خصوص هیچ اختلافی نیست. و این رأی درست و واجب است. مگر ممکن است که کسی مسلمان باشد و به او مؤمن گفته نشود؟ سخن در این باره گفته شد.

همچنین آیا اسلام، مستلزم ایمان هست یا نه؟ اختلاف مذکور در این زمینه نیز هست. همانا خداوند در قرآن با اسم ایمان، بندگان را به بهشت و نجات از جهنم وعده داده است، همچنان که می‌فرماید:

﴿أَلَآ إِنَّ أَوۡلِيَآءَ ٱللَّهِ لَا خَوۡفٌ عَلَيۡهِمۡ وَلَا هُمۡ يَحۡزَنُونَ٦٢ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَكَانُواْ يَتَّقُونَ٦٣[يونس: ٦٢-٦٣]

«آگاه باش که اولیای خدا را نه بیمی است و نه اندوهگین می‌شوند همان که ایمان آوردند و همواره پرهیزکاری دارند».

در جای دیگری می‌فرماید:

﴿سَابِقُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةٖ مِّن رَّبِّكُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا كَعَرۡضِ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ أُعِدَّتۡ لِلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرُسُلِهِۦۚ[الحديد: ٢١]

«به سوی آمرزشی از پروردگارتان و بهشتی که پهنای آن چون پهنای آسمان و زمین است بر یکدیگر پیشی گیرید. [این بهشت] برای کسانی آماده شده که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده‌اند».

اما اسم اسلام به تنهایی، در قرآن دخول بهشت به آن معلّق نشده بلکه خداوند آن را فرض گردانیده و خبر داده که اسلام تنها دینی است که غیر از آن از کسی پذیرفته نمی‌شود و پیامبران را با آن مبعوث کرده است:

﴿وَمَن يَبۡتَغِ غَيۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِينٗا فَلَن يُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِي ٱلۡأٓخِرَةِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِينَ٨٥[آل عمران: ٨٥]

«و هر کس دینی غیر از اسلام برگزیند، هرگز از او پذیرفته نشود ... ».

[٨٢٠]- نگا: «الفتاوی»، ٧/٢٥٩.

[٨٢١]- مسلم به شماره: ٨؛ ابوداود به شماره ٤٦٩٥؛ نسائی، ٨/٩٧-١٠١؛ و ابن ماجه به شماره: ٦٣ از طریق روایت عمر آن را روایت کرده‌اند و این همان حدیث قبلی جبرئیل است.

[٨٢٢]- قسمتی از حدیثی است که بخاری به شماره‌های: ١١٢٠، ٦٣١٧، ٧٣٨٥، ٧٤٤٢ و ٧٤٩٩؛ مسلم به شماره: ٧٦٩؛ مالک در «الموطأ»، ١/٢١٥؛ ابن ماجه به شماره: ١٣٥٥؛ دارمی در سنن خود، ١/٣٤٩؛ احمد در «المسند»، ١/٢٩٨، ٣٠٨ و ٣٥٨؛ نسائی، ٣/٢٠٩-٢١٠، و در «الکبری» آن گونه که در «التحفة»، ٥/٣ و ٧ آمده؛ ترمذی به شماره: ٣٤١٨؛ ابوداود به شماره: ٧٧١؛ بخاری در «الأدب المفرد»، به شماره: ٦٩٧؛ حمیدی به شماره ٤٩٥؛ و بغوی به شماره: ٩٥٠ از طریق روایت ابن عباس آن را آورده‌اند.