پیامبر ما محمد صلی الله علیه وسلم خاتم پیامبران است
پس آنچه بر همگان واجب است، تبعیت از فرستادگان خدا و پیروی از دین و برنامهای است که خداوند به سوی آنان نازل فرموده است. خدا، فرستادگانش را به وسیله محمد ج ختم نموده و او را آخر پیامبران قرار داده و کتابش را گواه بر دیگر کتابهای آسمانی که در پیش رو دارد، قرار داده[٤٩] و کتاب و حکمت را بر او نازل فرموده و دعوتش را عام برای جن و انسان و ماندگار تا روز قیامت قرار داده و به وسیله آن بر بندگان خدا اتمام حجت شده است. خداوند در آن هر چیزی را تبیین و روشن نموده و دین اسلام را چه در مسائل اخباری و اعتقادی و چه در مسائل خبری و عملی برای او و امتش کامل گردانیده، و اطاعت از او را به منزله اطاعت از خدا و نافرمانی از او را به منزله نافرمانی از خدا قرار داده و به خودش سوگند یاد کرده که آنان ایمان نمیآورند مگر زمانی که پیامبر را در اختلافات و نزاعهای میان خود حَکَم و داور قرار دهند، و خبر داده که منافقان میخواهند غیر پیامبر ج را حَکَم و داور قرار دهند و منافقان هرگاه به سوی خدا و پیامبر ج فرا خوانده شوند- که این هم دعوت به سوی قرآن و سنت پیامبر ج است- مانع ایجاد میکنند و گمان میکنند که آنان کار خوبی را انجام میدهند.
همچنان که بسیاری از متکلمان و فلاسفه و دیگران گفتهی منافقان را تکرار نموده میگویند: همانا ما میخواهیم که حقیقت اشیاء را احساس و درک کنیم و بدانها معرفت حاصل نماییم، و میخواهیم میان دلایلی که عقلیات نامیدهاند- که در حقیقت جهلیات هستند- و میان دلایل نقلی و منقول از پیامبر ج توفیق و جمع حاصل نماییم، یا میخواهیم میان شریعت و فلسفه توفیق و جمع حاصل نماییم.
همان طور که بسیاری از مبتدعان از گوشهگیران و متصوفه آن را تکرار کرده میگویند: قصد ما انجام دادن اعمال به شیوه نیکو[٥٠]، و توفیق و جمع میان شریعت و میان باطلی که ادعایش میکنند و آن را حقایق مینامند – که در حقیقت جهل و گمراهی است- میباشد.
همچنان که بسیاری از پادشاهان و حاکمان میگویند: قصد ما کار خوب به وسیله سیاست خوب، و توفیق و جمع میان سیاست و شریعت است.
[٤٩]- حافظ ابن کثیر در تفسیر خود، ج٢، ص٦٥ در تفسیر آیه «و مُهيمناً عليهِ» گفته که ابن عباس گوید: به معنای «مؤتمناً علیه» است. او در ادامه افزود: قرآن نگهبانی بر هر کتاب قبل از آن است. از عکرمه و سعید بن جبیر و مجاهد و محمد بن کعب و عطیه و حسن و قتاده و عطاء خراسانی و سدی و ابن زید مانند این گفته روایت شده است. ابن جریج گوید: قرآن نگهبان بر کتابهای پیش از آن است. پس هر مطلبی از مطالب کتابهای پیشین موافق قرآن باشد، حق است و هر مطلبی مخالف قرآن باشد، باطل و مردود است. از ابن عباس نقل شده که وی گفته است: «مُهَیمنا عَلَیهِ» یعنی حاکم بر کتابهای پیش از آن است. تمامی این اقوال معنایشان نزدیک به هم است، چون اسم «مهیمن» در بردارنده تمامی این معانی است. به معنای نگهبان، قابل اعتماد، شاهد و حاکم بر هر کتاب پیش از آن است. خداوند متعال این کتاب عظیم را که نازل فرموده، آخر و خاتم و فراگیر و عظیمترین کتابها قرار داده به گونهای که تمامی محاسن و خوبیهای کتابهای پیشین در آن جمع نموده و محاسن و کمالات دیگری را بدان افزوده که در کتابهای پیشین نیامده است. به همین خاطر آن را شاهد، نگهبان و قابل اعتماد و حاکم بر تمامی آن کتابها قرار داده، و خداوند خودش ضامن حفظ و نگهداری آن نموده است. آنجا که میفرماید: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾[الحجر: ٩] «بیتردید ما خود، این قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما خود نگهدار آنیم».
[٥٠]- همچنین در نسخههای اصلی آمده شاید درست هم همین باشد که: قصد ما کاری خوب به وسیله جمع میان علم و یقین است.