اختلاف در قضیه کم و زیادشدن ایمان، لفظی است و هیچ پروای ندارد
وقتی که اختلاف در این مسأله میان اهل سنت، اختلافی لفظی است، پس هیچ اشکالی ندارد بجز دشمنی یکی از دو طایفه با دیگری و تفرقه به سبب آن، و اینکه این اختلاف منجر به بدعتهای اهل کلام مذموم از قبیل اهل امید[٧٨٣] و امثال آنان میشود، و منجر به ظهور فسق و گناهان میشود، به اینکه میگوید: من مؤمن و مسلمان حقیقی هستم و ایمان و اسلام کاملی دارم و از اولیای خدا میباشم پس هیچ برایش مهم نیست که گناهان از وی سر زند. مرجئه هم همین را گفتهاند: همراه ایمان ارتکاب گناه ضرری ندارد. این عقیده به طور قطع باطل و بیاساس است.
پس امام ابوحنیفه / به حقیقتِ ایمان در لغت همراه ادلهای از کلام شارع نگاه کرده و بقیه ائمه به حقیقت ایمان در عرف شارع نگاه کردهاند، چون شارع به تصدیق، اوصاف و شرایطی را اضافه کرده همچنان که در «صلاة» و «صوم» و «حج» و امثال آنها علاوه بر معنای لغوی خصوصیات و اوصاف و شرایط دیگری را افزوده است.
[٧٨٣]- امید مذموم آن است که بدعت محسوب میشود، و آن هم گفته کسانی است که میگویند: همراه ایمان، معصیت ضرری ندارد. اما کسی که قائل به امید برای مؤمنان گناهکار است و آنان را بهشتی یا جهنمی نمیداند و از آنان تبری نمیجوید، این امید، بدعت محسوب نمیشود و گویندهاش مذمت و نکوهش نمیشود.