شرح عقیده طحاویه

فهرست کتاب

منصب‎های علمی که ابن ابی العزّ عهده‎دار آنها بوده است

منصب‎های علمی که ابن ابی العزّ عهده‎دار آنها بوده است

حیات شارح پُر از تلاش‌های پاک و ثمردار در زمینه علم و خدمت به علم به صورت تعلیم و درس و تألیف بوده است. می‌توان خلاصه‎ای از کارهای وی بر اساس آنچه در کتاب‌های شرح حال آمده، به صورت زیر بیاوریم:

١- او در سال ٧٤٨ هجری قمری موقعی که سنش از هفده سال تجاوز نمی‌کرد، در مدرسه‌ی «قیمازیه» تدریس نموده است. این مدرسه از آنِ حنفی‎ها بوده که متولی اسباب و وسایل صلاح‎الدین ایوبی در اردوگاه و خانه‎اش، صارم الدین قایماز نجمی متوفای سال ٥٩٦ هجری قمری آن را تأسیس نمود. این مدرسه داخل دو دروازه‌ی نصر و فرج، در شرق قلعه‌ی دمشق، نزدیک دارالحدیث اشرفیه واقع شده است.

و فعلا هیچ اثری از آن وجود ندارد و در همان جا مسجد زیبای درست شده که شاید یادگار آن باشد.

٢- پس از آن به سال ٧٧٧ هجری قمری عهده‎دار تدریس در مدرسه‌ی «رُکنیه» بود. این مدرسه هم از آنِ حنفی ‎ها است که امیر رکن‎الدین منکورس حنفی مذهب فلکی خدمتکار فلک الدین برادر مادری ملک عادل در سال ٦٢١ هجری قمری آن را تأسیس نمود. امیررکن الدین فلکی از بهترین فرماندهان بود، بر نمازها در مسجد مواظبت می‎نمود، کم حرف می‌زد و زیاد صدقه می‎داد. در سرزمین مصر نایب ملک عادل بود. وی به سال ٦٣١ هجری قمری وفات یافت و در این مدرسه‎ای که تأسیس کرد، به خاک سپرده شد.

این مدرسه در محله‌ی «صالحیه» در وسط قبیله کُردها در جلو راه واقع شده است. حیاطی که در کنار این مدرسه است، حیات رکن‎الدین نام دارد. این مدرسه تا به امروز آباد است اما تبدیل به مسجد شده و نمازهای پنجگانه در آن خوانده می‎شود. این مدرسه با همان طراحی و معماری اولش محفوظ مانده و قسمت شمالی آن از راه دیده می‌شود. خطهای کوفی در آن وجود دارند که زیبایی و شوکت آن را دو چندان کرده‎اند.

٣- سپس در ربیع‎الآخر سال ٧٨٤ هجری قمری به جای قاضی همام حنفی پس از مرگش، در مدرسه‌ی «العزّیة البرّانیّه» تدریس نمود. این مدرسه را امیر مجاهد ابوالفضل عزالدین ایبک رفیق صَرخَد متوفای سال ٦٤٥ هجری قمری، وقف شاگردان امام ابوحنیفه و محصلان و محدثان و کسانی که به درس فقها گوش فرا می‎دادند، نمود. این مدرسه در شرف أعلی، شمال میدان قصر بیرون از دمشق واقع شده است. شرف أعلی در منطقه وسیع امروزی بین دبیرستان جودت هاشمی و قصر ضیافت قرار دارد. بدین خاطر اعلی نامیده شده که بر میدان اخضر مسلط است. میدان هم چمن سرسبزی است که در غرب «تکیه» واقع شده است. تکیه منطقه‎ای است که امروز نمایشگاه بین‎المللی دمشق در آنجا و قسمت‌های دور و بر آن برگزار می‌شود. نشانه‎های این مدرسه از بین رفته و جز دروازه‎اش چیزی از آن باقی نمانده است. بر روی سنگی از آن، نام وقف کننده و جهتی که برای آن وقف شده، حک شده است.

٤- ابن ابی العزّ در مدرسه‌ی «جوهریه» هم تدریس نموده است، این مدرسه از مدارس حنفی‎هاست که صدر نجم‎الدین ابوبکر بن محمد بن ابی طاهر بن عباس بن ابی المکارم تمیمی جوهری حنفی مذهب، متوفای شوال ٦٩٤ هجری قمری آن را وقف نموده است. واقف در همین مدرسه‎ای که تأسیس نمود، به خاک سپرده شد.

این مدرسه در شرق قبر ام الصالح داخل دمشق در حاره‌ی بلاطه واقع شده، اما متأسفانه غصب شده و به خانه‎های مسکونی تبدیل شده و قبر بنیانگذارش به حال خود باقی مانده است. سالی که ابن ابی العزّ در آنجا شروع به تدریس نموده، معلوم نیست اما قطعاً قبل از ٧٧٧ هجری قمری بوده، به این دلیل که در شرح حالش آمده که وی در این سال از مصر به دمشق بازگشت و دوباره در آنجا شروع به تدریس نمود. این نشان می‎دهد که وی قبل از این تاریخ در آن مدرسه تدریس نموده است.

به احتمال قوی شارح  / تنها به تدریس مذهب حنفی در این مدارس مخصوصِ حنفی‎ها بجز مدرسه‌ی «عزیه» که صاحبش آن را وقف حنفی‎ها و دیگران نموده، در علوم مختلف اکتفا نکرده است، زیرا وی به وجوب تقلید از آنچه واقف مشخص و معین نموده در صورتی که مخالف نصوص شریعت باشد، معتقد نبوده و بر این باور بود که وقفی که برای طایفه معینی باشد و تنها منحصر به آن طایفه باشد، از چندین جهت باطل و مردود است:

الف) این امر از جمله عوامل استحکام تفرقه میان مردم است.

ب) اساتیدی که عهده‎دار تدریس در آن مدارس هستند، تنها پایبند تدریس مذهبی هستند که وقف آن شده، و این باعث می‎شود که او ادله‌ی این مذهب را مورد بررسی و مطالعه عمیق قرار دهد و بدان تعصب داشته باشد و از اشتباهات و خطاهای آن مذهب که دچارش شده با دلایل ضعیف، دفاع نماید.

ج) این طلبه‎هایی که در این مدارس، فقه مذهبی که در آنها تدریس می‌شود، یاد می‎گیرند، تعصب مذموم درآنان تقویت و ملکه نقد و مقایسه و ترجیح در آنها ضعیف می‎شود و در طول عمرشان پیوسته مقلد می‎مانند.

پس بعید نیست که ابن ابی العزّ در تدریسش اقوال ائمه را در مسائلی که با آنها روبرو می‎شد، بررسی و ارائه نماید، ادله و براهین آنان را بخواند و آنها را با هم مقایسه نموده سپس از میان آن اقوال، قولی را که دلیلش قوی‎تر و با نصوص دینی سازگارتر است، ترجیح دهد تا ملکه درک صحیح در آنان پرورش دهد؛ ملکه‎ای که آنان را از مرتبه تقلید به اتباع می‎برد و شخصیت مستقلی برای آنان به وجود می‎آورد.

٥- از آنجایی که خطابه نقش مهمی در پرورش اسلامی مردم و آگاه سازی رأی عمومی و هدایت درست آن دارد، از این رو شارح ابن ابی العزّ در مسجد جامع افرم که امیر عادل جمال‎الدین آقوش افرم نایب حاکم دمشق، متوفای هفتصد و بیست هجری به بعد در شهر همدان آن را تأسیس کرده، عهده دار خطابه بود. مسجد جامع افرم در غرب صالحیه واقع شده است. امروزه تجدید بنا شده و نمازها در آنجا اقامه و خطبه در آنجا خوانده می‌شود. اولین کسی که آنجا خطبه خوانده، پدربزرگ شارح، شمس‎الدین محمد بن محمد بن ابی العزّ است. پس از شمس‎الدین، پسرش علاءالدین علی عهده‎دار خطابه در آنجا بود. سالی که شارح خطبه را در این مسجد شروع نموده، برای ما نامعلوم است و آنچه در شرح حالش آمده، این است که وی در سال ٧٩١ هجری قمری یعنی یک سال قبل از وفاتش در آنجا خطبه خوانده، پس از آنکه مسؤولیت‌هایش به او برگردانده شد. از جمله دلایلی که نشان می‎دهد وی قبل از این تاریخ خطبه خوانده، این است که در شرح حالش آمده وی هنگامی که به سال ٧٧٧ هجری قمری از مصر به دمشق بازگشت، به وظایف و مسؤولیت‌هایش در «قیمازیه» و «جوهریه» و خطابه بازگشت.

٦- او همچنین عهده‎دار خطابه در «حُسبان» پایتخت بلقاء بود. «حُسبان» شهری است که در جنوب غربی عمان، تقریباً در فاصله ١٥ مایلی آن واقع شده است. این شهر در زمان پادشاهان نقش بارزی داشته است.

٧- ابن ابی العزّ در اواخر سال ٧٧٦ هجری قمری به نیابت از عموزاده‎اش نجم‎الدین، قضاوت حنفی‎ها در دمشق را به عهده گرفت. نجم‎الدین در ماه محرم سال ٧٧٧ هجری قمری به قضاوت در مصر منتقل شد. سپس نجم‎الدین پس از صد روز از قضاوت استعفا داد و به دمشق منتقل شد و شارح به جایش قضاوت حنفی‎‎ها را در مصر در جمادی الآخر همین سال، به عهده گرفت. وی دو ماه کار قضاوت را ادامه داد سپس استعفا داد و استعفایش پذیرفته شد، و به دمشق برای به پیش بردن وظایف و مسؤولیت‌هایش در «قیمازیه» و «جوهریه» و خطابه بازگشت.