نفس یکی است و صفاتی دارد
درست آن است که نفس، یکی است و نفس صفاتی دارد. نفس، ابتدا اماره است و پیوسته به بدیها امر میکند. هرگاه ایمان با آن معارضه کرد، این نفس، لوّامه (ملامتگر) میشود که نفس گناه میکند و سپس صاحبش را ملامت میکند و میان انجام دادن گناه و ترک آن، انسان را ملامت میکند. پس هرگاه ایمان قوی شد، نفس مطمئنه (اطمینانیافته) میشود. به همین خاطر پیامبر ج میفرمایند: «من سرّته حسنته، وساءته سيئته فهو مؤمن»[٩٦٧] «هر کس نیکی او، وی را خوشحال کند و بدیاش او را ناراحت کند، او مؤمن است». در جای دیگری میفرماید: «لا يزني الزاني حين يزني وهو مؤمن»[٩٦٨] «زناکار موقع زنا، مؤمن نیست».
[٩٦٧]- قسمتی از حدیثی است که ترمذی به شماره: ٢١٦٥؛ احمد در مسند خود، ١/١٨؛ نسائی در «الکبری» آن گونه که در «التحفة»، ٨/٦٢ آمده؛ و قضاعی در «مسند الشهاب» به شماره: ٤٠٣ از طریق عبدالله بن دینار، از ابن عمر، از عمر آن را روایت کردهاند و حاکم در «المستدرک»، ١/١١٤ آن را صحیح دانسته و ذهبی هم آن را تأیید کرده است. احمد در مسند خود، ١/٢٦؛ ابن ماجه به شماره ٢٢٦٣؛ طیالسی در مسند خود، ص ٧؛ و ابویعلی به شمارههای: ١٤١، ١٤٢ و ١٤٣ از طریق عبدالملک بن عمیر، از جابربن سمره، از عمر آن را روایت کردهاند، و ابن حبان به شماره: ٢٢٨٢ آن را صحیح دانسته است. همچنین عبدالرزاق به شماره ٢٠٧١٠؛ ابویعلی به شماره ٢٠١؛ و قضاعی به شماره: ٤٠٤ از طریق عبدالملک بن عمیر، از عبدالله بن زبیر، از عمر آن را روایت کردهاند. حمیدی هم به شماره: ٣٢ از طریق ابن سلیمان بن یسار، از پدرش، از عمر آن را روایت کرده است. در همین باب، احمد در مسند خود، ٥/٢٥١، ٢٥٢ و ٢٥٦؛ عبدالرزاق به شماره ٢٠١٠٤؛ طبرانی در «المعجم الکبیر»، به شمارههای: ٧٥٣٩ و ٧٥٤٠؛ و قضاعی به شمارههای: ٤٠٠، ٤٠١ و ٤٠٢ روایتی را از طریق ابوامامه آوردهاند، که ابن حبان به شماره ١٧٦؛ و حاکم در «المستدرک»، ١/١٤ آن را صحیح دانستهاند و ذهبی هم آن را تأیید کرده است. همچنین احمد در مسند خود، ٤/٣٩٨؛ و بزار به شماره ٧٩ روایتی را از طریق ابوموسی آوردهاند، که راویان آن، راویان صحیحاند به جز مطلب بن عبدالله روایتکننده این روایت از ابوموسی که ثقه است، اما تدلیسکننده است و از ابوموسی نشنیده است. پس این روایت منقطع است، همچنان که هیثمی در «المجمع»، ١/٨٦ گفته است اما به واسطه روایت عمر و ابوامامه تقویت میشود.
[٩٦٨]- تخریج آن از پیش گذشت.