قلم به آنچه که تا روز قیامت میباشد خشک شده است
شرح عبارت: روایت جابر از رسول خدا ج ذکر شد که در آن روایت، جابر گوید: سراقه بن مالک جُعشُم آمد و گفت: ای رسول خدا! دین و آیینمان را برایمان بیان کن گوئی که اکنون آفریده شدهایم، امروز عمل و کارمان بر چه اساسی است؟ آیا بر اساس چیزی است که قلمها با آن خشک شده و مقدر شده است؟ یا براساس چیزی است که در آینده میآید؟ پیامبر ج فرمود: «نه، بلکه براساس چیزی است که قلمها با آن خشک شده و مقدر شده است»[٥٦٥].
از ابن عباس ب روایت است که گوید: روزی پشت سر پیامبر ج بودم، فرمود: «يا غلام ألا أعلّمك کلماتِ: احفظ الله يحفظك، احفظ الله تجده تجاهك إذا سألت فاسأل الله وإذا استعنت فاستعن بالله، واعلم أن الأمة لو اجتمعت علی أن ينفعوك بشیء لم ينفعوك إلا بشیءِ قد کتبه الله لك، وإن اجتمعوا علی أن يضروك بشیءٍ لم يضروك إلا بشیءٍ قد کتبه الله عليك، رفعت الأقلام وجفّت الصحف» «ای پسر! آیا کلماتی را به تو یاد ندهم: خدای را نگهدار تا تو را نگه دارد. خدای را نگه دار تا او را روبرویت بیابی. هر گاه چیزی خواستی فقط از خدا بخواه، و هر گاه طلب یاری نمودی، فقط از خدا کمک بخواه، و بدان که اگر امت همه جمع شوند تا نفعی را به تو برسانند نمیتوانند هیچ نفعی را به تو برسانند مگر نفعی که خدا برایت مقدر نموده، و اگر جمع شوند تا زیانی به تو برسانند نمیتوانند هیچ زیانی به تو برسانند مگر زیانی که خداوند برایت مقدر نموده است. قلمها برداشته شده و کاغذها خشک شده است». ترمذی آن را روایت کرده[٥٦٦]، و میگوید: حدیثی حسن صحیح است.
در روایت غیرترمذی آمده است: «احفظ الله تجده أمامك، تعرف إلی الله في الرخاء يعرفك في الشدّة، واعلم أن ما أخطأك لم يکن ليصيبك، وما أصابك لم يکن ليخطئك، واعلم أن النصر مع الصبر، وأن الفرج مع الکرب، وأن مع العسر يسراً»[٥٦٧] «خدای را نگهدار تا او را روبروی خود بیابی. خدا را در هنگام خوشی بشناس تا تو را در هنگام سختی بشناسد. بدان که هر چه به تو نرسیده، امکان ندارد که به تو برسد و هر چه به تو رسیده، امکان ندارد که به تو نرسد. بدان که پیروزی همراه صبر، و گشایش همراه سختی و ناخوشی، و همراه سختی، آسانی هست».
لفظ «أقلام» در این احادیث و دیگر احادیث به صورت جمع آمده و این نشان میدهد که برای اندازههای مشخص آفریدهها، قلمهایی هست غیر از قلم اول که همراه لوح محفوظ ذکر شد.
[٥٦٥]- مسلم آن را روایت کرده است. تخریج آن قبلاً ذکر شد.
[٥٦٦]- این حدیث در «سنن ترمذی» به شماره: ٢٥١٦ در مبحث «صفة القیامة» از طریق عبدالله بن مبارک، از لیث بن سعد و ابن لهیمه، از قیس بن حجاج، از حنش صنعانی، از عبدالله بن عباس، روایت شده است. این سند قوی است. احمد در مسند خود، ج ١، ص ٢٩٣، از طریق لیث، از قیس بن حجاج ... آن را روایت کرده، و همچنین در مسند خود، ج ١، ص ٣٠٣ از طریق یحیی بن اسحاق از ابن لهیعه، از نافع بن یزید روایت کرده که قیس بن حجاج برای نافع بن یزید نقل کرد که حنش از ابن عباس برای او نقل کرد. طبرانی در «المعجم الکبیر»، به شمارههای: ١٢٩٨٨ و ١٢٩٨٩ از دو طریق از قیس بن حجاج روایت کرده است. این حدیث، طرق دیگری دارد که طبرانی به شمارههای: ١١٢٤٣، ١١٤١٦ و ١١٥٦٠؛ ابونعیم در «الحلیة»، ج ١، ص ٣١٤، و «اخبار أصبهان»، ج ٢، ص ٢٠٤ آن را روایت کردهاند.
[٥٦٧]- این لفظ را نووی در «الأربعین» به دنبال روایت اول آورده است. حافظ ابن رجب در «جامع العلوم و الحکم» ص ١٧٤ گوید: عبد بن حمید در «مسند خود» با اسنادی ضعیف، آن را از عطاء، از ابن عباس روایت کرده است. احمد در «المسند»، ج ١، ص ٣٠٧ آن را با لفظی کاملتر از سه طریق روایت کرده که در دو طریق آن، انقطاع وجود دارد و طریق سوم، متصل و صحیح است. لفظ آن چنین است: «يا غلام أو يا غليم ألا أعلمك کلمات ينفعك الله بهنّ؟ فقلت: بلی، فقال: احفظ الله يحفظك، احفظ الله تجده أمامك، تعرّف إليه في الرخاء يعرفك في الشدة، وإذا سألت فاسأل الله، وإذا استعنت فاستعن بالله، قد جفّ القلم بما هو کائن، فلو أن الخلق کلهم جميعاً أرادوا أن ينفعوك بشیءٍ لم يکتبه الله عليك لم يقدروا عليه، وإن أرادوا أن يضروك بشیء لم يکتبه الله عليك لم يقدروا عيه، واعلم أن في الصبر علی ما ترکه خيراً کثيراً، وأن النصر مع الصبر، وأن الفرج مع الکرب، وأن مع العسر يسراً» «ای پسر! آیا کلماتی را به تو یاد ندهم که خداوند به وسیله آن کلمات به تو نفع میرساند؟ گفتم: آری. فرمود: خدای را نگهدار تا تو را نگه دارد، خدای را نگه دار تا او را روبرویت بیابی، او را در هنگام خوشی بشناس تا تو را هنگام سختی بشناسد. هر گاه چیزی را خواستی، فقط از خدا بخواه و هر گاه کمکی خواستی فقط از خدا کمک بخواه. همانا قلم به آنچه هست، خشک شده است؛ پس اگر همه مخلوقات بخواهند که نفعی را به تو برسانند که خداوند برایت مقدر نکرده، نمیتوانند این کار را بکنند و اگر بخواهند که زیانی را به تو برسانند که خداوند برایت مقدر نکرده، نمیتوانند این کار را بکنند، و بدان که در صبر کردن بر آنچه که دوست نداری، خیر زیادی هست، و بدان که پیروزی همراه صبر است و گشایش همراه سختی و ناخوشی است، و همراه سختی، آسانی است».