فرق میان اراده و محبت
اما اهل سنت معتقدند که خدا هر چند گناهان را تقدیر نموده اما آن را دوست ندارد و آن را نمیپسندد و بدان امر نمیکند، بلکه از آن بدش میآید و آن را ناپسند میداند و از آن نهی میکند. این، قول همه سلف صالح است. آنان میگویند: هر چه خدا بخواهد میشود و هر چه نخواهد نمیشود. به همین خاطر فقها اتفاق نظر دارند بر اینکه اگر کسی سوگند خورد: به خدا، إن شاءالله فلان کار را انجام میدهم، اگر آن کار را انجام ندهد، سوگندش شکسته نمیشود هر چند آن کار واجب یا مستحب باشد[١٢٥]. و اگر بگوید: به خدا، اگر خدا دوست داشته باشد، فلان کار را انجام میدهم، اگر آن را انجام ندهد، سوگندش شکسته میشود در صورتی که آن کار واجب یا مستحب باشد.
[١٢٥]- اصل این مسأله فقهی، حدیث مرفوع ابن عمر است که: «من حلف علی يمين، فقال: إن شاء الله فقد استثنی» «هر کس سوگند بخورد و بگوید: اگر خدا بخواهد، استثنایی در سوگندش آورده [و در صورت عدم انجام کار، سوگندش شکسته نمیشود]». ابوداود به شمارههای: ٣٢٦١ و ٣٢٦٢؛ و نسائی در سنن خود، ج٧ ص٢٥ آن را روایت کردهاند که ترمذی به شماره ١٥٣١ آن را حسن دانسته و ابن حبان به شماره ١١٨٣ آن را صحیح دانسته است. این حدیث لفظ دیگری بدین صورت دارد: «من حلف فاستثنی، فإن شاء رجع، وإن شاء ترك غيرحنث»: «هر کس سوگند بخورد و استثنا بیاورد، اگر خواست میتواند از سوگندش برگردد و اگر خواست آن کار را ترک میکند بدون آنکه سوگندش شکسته شود». گفته ترمذی که: جز ایوب سختیانی کسی را نمیشناسد که این حدیث را مرفوع دانسته باشد، و ایوب سختیانی هم مردود است، عبدالله عمری و موسی به عقبه و کثیر بن فرقد و ایوب بن موسی و حسان بن عطیه با وی هم نظرند. همان طور که در «فتح الباری»، ج١١، ص٥٤؛ و سنن بیهقی ج١٠، ص٤٦ آمده است. مرفوع بودن این حدیث، راجح است چون اگر قائل به موقوف بودن آن باشیم، باز حکم مرفوع را دارد، چون امثال چنین حدیثی از روی رأی و نظر گفته نمیشود. نگا: «المغنی» اثر ابن قدامه، ج٨، صص٧١٥-٧١٦ و «شرح السنه» ١٠/١٩-٢٠.