اسلام خانگی و اسلام اختیاری
این وضعیت بسیاری از مردمانی است که بر اسلام متولد شدهاند که هر یک از آنان از اعتقاد و مذهب پدرش پیروی میکند هر چند آن اعتقاد و مذهب، خطا باشد و او از روی بصیرت و علم بدان نرسیده باشد. بلکه او از مسلمانان خانگی است نه از مسلمانان اختیاری. این شخص هر گاه در قبرش به وی گفته شود: پروردگارت کیست؟ میگوید: ها! ها! نمیدانم از مردم شنیدم که چیزی میگفتند و من هم آن را تکرار کردم. انسان خردمند باید در اینجا تأمل کند و خیرخواه خودش باشد و به خاطر خدا به پا خیزد و نگاه کند که او از کدام یک از دو گروه است. چون همانا توحید ربوبیت نیاز به هیچ دلیلی ندارد، چون در فطرتها به ودیعت نهاده شده است. نزدیکترین موقعی که انسان به وضعیت خودش نگاه میکند زمانی است که نطفه بود و از میان ستون فقرات و استخوانهای سینه بیرون آمد. سپس آن نطفه در جایگاهی استوار در سه جای تاریک قرار گرفت و تدبیر و چاره اندیشی پدر و مادر و سایر مخلوقات از آن قطع شد، و اگر بر روی تخته یا بشقابی قرار داده میشد و تمام حکیمان جهان جمع میشدند تا ذرهای شکل به آن دهند، نمیتوانستند. و گمان تأثیر سرشتها در آن نطفه محال و غیر ممکن است؛ زیرا سرشتها چیزهای مردنی و ناتوان اند و متصف به حیات نیستند و از مردنیها هیچ کار و چارهای بر نمیآید. پس وقتی انسان در این امر و انتقال این نطفه از یک حال و وضعیت به حال و وضعیت دیگری تفکر کند، به توحید ربوبیت و پس از آن به توحید الوهیت پی میبرد، چون وقتی او از طریق عقل دانست که پروردگاری دارد که او را به وجود آورده، چگونه در شأن اوست که غیر پروردگارش را پرستش نماید؟ و هر چه تفکر و تدبر نماید، به یقین و توحیدش افزوده میشود. خداوند توفیق دهنده است و هیچ پروردگار و معبودی جز او نیست.
***
قوله: «وقد علم الله فيما لم يزل عدد من يدخل الجنة، وعدد من يدخل النّار، جملةً واحدةً، فلا يزاد في ذلك العدد ولا ينقص منه، وکذلك أفعالهم فيما علم منهم أن يفعلوه».
ترجمه: «خداوند متعال از ازل تعداد کسانی که داخل بهشت میشوند و تعداد کسانی که داخل جهنم میشوند، یکباره همهاش را دانسته است پس به آن تعداد اضافه نمیشود و از آن کم نمیشود. همچنین خداوند از ازل دانسته که بندگان چه کارهایی را انجام میدهند».