شرح عقیده طحاویه

فهرست کتاب

سخنان امام غزالی راجع به علم جدل و کلام

سخنان امام غزالی راجع به علم جدل و کلام

ابوحامد غزالی[٣٦٠]  / در کتاب «إحیاء علوم الدین» که از مهمترین و ارزشمندترین کتاب‌هایش و بلکه همه کتابهاست، می‌گوید «اگر بگویی» آیا علم جدل و کلام همچون علم نجوم مذموم است[٣٦١] یا مباح و یا مندوب؟ بدان که علما در این زمینه دچار غلو و زیاده روی و افراط و تفریط شده‌اند. بعضی می‌گویند: علم جدل و کلام، بدعت و حرام است و بنده اگر با هر گناهی غیر از شرک، خدا را ملاقات کند، برایش بهتر از این است که با علم کلام خدا را ملاقات نماید. عده دیگری می‌گویند: یادگیری علم کلام، فرض است حالا یا فرض کفایه و یا فرض عین. و علم کلام، برترین اعمال و بالاترین عبادت است، چون سبب محقق ساختن توحید و حمایت از دین خدا می‌شود. غزالی گوید: شافعی و مالک و احمدبن حنبل و سفیان[٣٦٢] و تمامی ائمه حدیث از سلف قائل به تحریم علم جدل و کلام هستند. غزالی اقوال و عباراتی را از آنان آورده است. او می‌افزاید: اهل حدیث از سلف صالح همگی بر تحریم آن اتفاق نظر دارند و سخت گیریهایی که از آنان در این زمینه نقل شده، قابل شمارش نیست. آنان می‌گویند: صحابه – که از دیگران نسبت به حقایق، داناتر و نسبت به ترتیب الفاظ، فصیح‌تر بودند- تنها به این خاطر به علم کلام نپرداختند که شر و بدی را به دنبال دارد. به همین خاطر پیامبر  ج فرمودند «هَلَكَ المُتَنَطِّعُونَ»[٣٦٣] «موشکافان و کسانی که در بحث و بررسی، خیلی به عمق مطلب می‌روند، هلاک شدند».

اینان همچنین استدلال نموده‌اند که اگر علم کلام، جزو دین بود، قطعاً مهم‌ترین چیزی بود که رسول خدا  ج بدان امر می‌کرد و راه آن را یاد می‌داد و علاقمندان و صاحبان این علم را می‌ستود.

سپس غزالی بقیه استدلال‌های اینان را ذکر کرده و آنگاه استدلال گروه دیگر را آورده‌اند تا آنجا که گوید:

اگر بگویی: از نظر تو رأی برگزیده چیست؟ پس غزالی به تفصیل جواب این سؤال ار داده و می‌گوید: در علم کلام، هم فایده هست و هم ضرر. پس علم کلام به اعتبار مفید بودنش در زمان فایده بردن، حلال و گاهی وقت مندوب و بعضی وقت واجب است که این به تناسب اقتضای حال و وضعیت و شرایط آن وقت است. و به اعتبار ضررش در وقت و مکان ضرر، حرام است.

غزالی گوید: ضرر علم کلام، ایجاد شبهات و تحریک عقاید و از بین بردن جزم و تصمیم در عقاید می‌باشد. این جزم و تصمیم در عقاید، چیزی است که از همان ابتدا برای انسان حاصل می‌شود. بدون آنکه دلیل آن را بداند. این، ضرر علم کلام درباره اعتقاد درست بود. علم کلام راجع به مؤکد ساختن اعتقاد مبتدعان و تثبیت این اعتقاد در درون آنان، ضرر دارد به گونه‌ای که انگیزه‌های آنان را تحریک می‌کند و حرص و علاقه شان برای اصرار بر آن شدید می‌کند. لیکن این ضرر به واسطه تعصبی است که از جدل و ستیزه جویی نشأت می‌گیرد.

غزالی می‌افزاید: اما راجع به منفعت و فایده علم کلام باید گفت که ممکن است گمان شود فایده علم کلام، کشف حقایق و معرفت آنها آن گونه که هست، می‌باشد. اما این امر در علم کلام خیلی بعید است و برآوردن چنین خواسته عظیمی در کلام وجود ندارد و شاید گمراه کردن و سرگردان نمودن آن بیشتر از کشف حقایق و شناساندن آنها باشد. غزالی می‌گوید: اگر این مطلب را از یک محدث یا از یک نفر حشوی بشنوی، چه بسا به ذهنت خطور کند که انسان‌ها دشمن چیزی هستند که نمی‌دانند پس این مطلب را از زبان کسی بشنو که علم کلام را می‌داند و در آن خبره است، سپس بعد از خبرگی و رسیدن تا انتهای درجه متکلمین از علم کلام کناره می‌گیرد و به تعمق و ژرف نگری در علوم دیگری که با علم کلام تناسب دارند، روی می‌آورد و به این حقیقت می‌رسد که راه به سوی حقایق معرفت از این جهت بسته است. به جانم قسم، در علم کلام، کشف و شناساندن حقایق و روشن نمودن برخی امور هست اما به ندرت. آنچه از غزالی نقل نمودم، تمام شد[٣٦٤]. کلام شخصی مانند غزالی، برهان رسا و قاطع است.

[٣٦٠]- او شیخ و امام متبحر و اعجوبه زمان، زین الدین، ابوحامد محمدبن محمدبن محمدبن احمد طوسی، شافعی مذهب، غزالی، صاحب تألیفات زیادی در فقه و فلسفه و اخلاق می‌باشد. به سال ٥٠٥ هـ.ق دار فانی را وداع گفت. شرح حالش در کتاب «سیر أعلام النبلاء»، ج ١٩ شماره ٢٠٤ آمده است. در کتاب‌هایش، اشتباهات و خطاهایی وجود دارد که اهل علم آنها را خاطرنشان ساخته‌اند و امام ذهبی اکثر آنها را در شرح حالش آورده است. برای اطلاعات بیشتر بدان جا مراجعه شود.

[٣٦١]- در کتاب «إحیاء علوم الدین» آمده است: یادگیری جدل و کلام همچون یادگیری نجوم، مذموم است؟

[٣٦٢]- او شیخ الاسلام، امام حافظان، سرور دانشمندان اهل عمل در زمان خود، سفیان بن سعیدبن مسروق بن حبیب، ابوعبدالله ثوری کوفی می‌باشد. او مجتهد و امیر مؤمنان در حدیث بود. به سال ١٦١ هـ.ق درگذشت. او در کتاب «سیر أعلام النبلاء»، ج ٧ شماره: ٨٢ شرح حال زیبایی دارد.

[٣٦٣]- مسلم به شماره: ٢٦٧٠؛ ابوداود به شماره ٤٦٠٨؛ و احمد در مسند خود، ج ١ ص ٣٨٦ از طریق روایت ابن مسعود آن را آورده‌اند. راجع به واژه «المُتنطِّعُون»، خطابی در «معالم السنن»، ج ٤ ص ٣٠٠ می‌گوید «مُتنطِّعون»، کسانی اند که در علم کلام، زیاد به عمق مطالب می‌روند و در آن زیاده روی می‌کنند. این کلمه از «نطع» گرفته شده و «نطع» هم قسمت بالایی داخل دهان است. سپس این کلمه در هر تعمق قولی و عملی به کار رفته است.

[٣٦٤]- به کتاب «الإحیاء»، ج ١ صفحات ٩٤ – ٩٧ مراجعه کنید.