گاهی قرائنی همراه خبر واحد میآید که با آن علم ضروری و بدیهی حاصل میشود
نبوت مشتمل بر دانشها و اعمالی است که یک پیامبر ج باید بدانها متصف باشد و این دانشها و اعمال، بزرگترین دانشها و اعمال میباشد. پس چگونه در این زمینه راستگو و دروغگو با هم قاطی میشوند؟! بدون شک محققین بر این باورند که خبر واحد یا خبری که دو یا سه نفر آن را روایت کردهاند گاهی قرائنی همراهش است که با آن علم ضروری حاصل میشود همچنان که کسی، رضایت و دوستی و دشمنی و شادی و غم و دیگر حالاتی که در درونش است و در چهرهاش نمایان میشود و گاهی نمیشود اینها را بر سر زبان آورد، درک میکند؛ همچنان که خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَوۡ نَشَآءُ لَأَرَيۡنَٰكَهُمۡ فَلَعَرَفۡتَهُم بِسِيمَٰهُمۡۚ﴾[محمد: ٣٠] «و اگر خواستیم، قطعاً آنها را به تو نشان میدادیم و در نتیجه ایشان را به سیمایشان میشناختی». سپس میفرماید: ﴿وَلَتَعۡرِفَنَّهُمۡ فِي لَحۡنِ[٢١٠] ٱلۡقَوۡلِۚ﴾[محمد: ٣٠] «و البته تو آنها را در لحن [و زهر] کلامشان [به راحتی] میشناسی». گفته شده[٢١١] که: هیچ کس چیزی را در درونش پنهان نمیکند مگر اینکه خداوند آن را بر روی چهرهاش و لغزشهای زبانش آشکار میکند.
[٢١٠]- لحن دو معنا دارد: اول- کنایه سخن گفتن که غیرمخاطب تو کسی آن را نمیفهمد، مثلاً گفته میشود: «لَحنتُ فأنا لاحن، وألحنته الکلام، فَلحِنَهُ، أي فهمه فهو لاحن» «سخن را فهمیدم پس من دانا به سخن هستم و سخن را به او فهماندم و او آن را فهم کرد پس او دانا به سخن است». دّوم- خطا در اعراب و قرائت کلام. مثلاً گفته میشود: «لَحِنَ بالکسر: إذا لم يعُرب فهم لحنٌ»: «از روی خطا، حرکت کسره را به آن داد پس او خطا کننده در اعراب آن کلمه است». مراد آیه فوق، معنای اول است. حافظ ابن کثیر در تفسیر خود، ج٧ ص٣٠٤ میگوید: «و لَتعرفَنَّهُم في لَحنِ القَولِ» یعنی آنچه از سخنانشان آشکار میشود و نشان دهنده مقاصد و نیتهای درونیشان است. قصد و نیت متکلم از هر گروهی باشد به وسیله معانی و مفاد سخنش فهم میشود. و این معنا، مراد لحن القول مذکور در آیه است. همچنان که امیرمؤمنان عثمان بن عفان س میگوید: «ما أسرّ أحدٌ إلّا أبداها الله علی صفحات وجهه و فلتاتِ لِسانه» «هیچ کس چیزی را در درونش پنهان نمیکند مگر آنکه خداوند آن را بر روی چهرهاش یا لغزشهای زبانش آشکار میگرداند».
[٢١١]- در حاشیه قبلی ذکر شد که گوینده این سخن، عثمان بن عفان س میباشد.