ایمان به قدر خیر و شر خدا
راجع به گفتهی طحاوی: «و قدر خیر و شر خدا، و شیرینی و تلخی قدر از جانب خداوند متعال»، باید گفت که فرموده پیامبر ج در حدیث جبرئیل ÷ ذکر شد: «وتؤمن بالقدر خيره وشرّه»[٨٦٨] «و به قدر خیر و شر خدا ایمان داشته باشی». و خداوند متعال میفرماید:
﴿قُل لَّن يُصِيبَنَآ إِلَّا مَا كَتَبَ ٱللَّهُ لَنَا﴾[التوبة: ٥١]
«بگو: هرگز به ما جز آنچه خدا برای ما مقرر داشته نمیرسد».
﴿وَإِن تُصِبۡهُمۡ سَيِّئَةٞ يَقُولُواْ هَٰذِهِۦ مِنۡ عِندِكَۚ قُلۡ كُلّٞ مِّنۡ عِندِ ٱللَّهِۖ فَمَالِ هَٰٓؤُلَآءِ ٱلۡقَوۡمِ لَا يَكَادُونَ يَفۡقَهُونَ حَدِيثٗا٧٨ مَّآ أَصَابَكَ مِنۡ حَسَنَةٖ فَمِنَ ٱللَّهِۖ وَمَآ أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٖ فَمِن نَّفۡسِكَۚ﴾[النساء: ٧٨-٧٩]
«اگر خیری به آنها رسد گویند، این از جانب خداست، و اگر شکست و بدی به آنها رسد گویند: این از جانب توست. بگو: همه از جانب خداوند است [آخر] این قوم را چه شده است که نمیخواهند سخنی بفهمند؟ هر خیری به تو رسد از جانب خداست و هر بدی که به تو رسد از خود توست».
اگر گفته شود: چگونه میان عبارت «کل من عندالله» و «فمن نفسك» جمع میشود؟ در جواب گفته شد که: عبارت «کل من عندالله» به این معناست که خوشی و ناخوشی و پیروزی و شکست همهاش از جانب خداست و عبارت «فمن نفسك» به این معناست که هر بدی که از جانب خدا به تو رسد به سبب گناه خودت و عقوبت و مجازاتی برای تو است همچنان که در جای دیگری فرموده است:
﴿وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ﴾[الشورى: ٣٠]
«و هر مصیبتی به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست».
آنچه از ابن عباس ب روایت شده بر آن دلالت دارد. از او روایت شده که او آیه را چنین خواند:
﴿وَمَآ أَصَابَكَ مِن سَيِّئَةٖ فَمِن نَّفۡسِكَۚ﴾[النساء: ٧٩]
«وأنا کتبتها عليك»[٨٦٩]. «و من آن را بر تو تقدیر کردم».
بنا به صحیحترین قول، منظور از «حسنة» در اینجا، نعمت و منظور از «سيئة» بلا و مصیبت است. برخی گفتهاند: «حسنة» به معنای طاعت، و «سيئة» به معنای معصیت و گناه است. عده دیگری میگویند: منظور از «حسنة» پیروزی بود که در جنگ بدر شامل حال مسلمانان شد و منظور از «سيئة» شکستی بود که در جنگ احد شامل حال مسلمانان شد. قول اول، قول سوم را هم در بر میگیرد و قول دوم بدون قول اول، به طور قطع مراد آیه نیست ولی میان اینکه بدی عمل و بدی مجازات از جانب خود شخص است و میان اینکه همه اینها تقدیر شدهاند، هیچ منافاتی وجود ندارد، چون بدی گاهی عقوبت و مجازات گناهی است که انسان اول مرتکب شده، پس این بدی از بدیهای مجازات همراه با بدیهای عمل است و نیکی گاهی ثواب و پاداش کاری است که انسان اول انجام داده است همچنان که قرآن و سنت بر آن دلالت دارند[٨٧٠].
قدریه نمیتوانند به آیه «فمن نفسك» استدلال کنند، چون آنان میگویند: فعل بنده ـ حسنه باشد یا سیئه ـ از جانب اوست نه از جانب خدا، و قرآن میان آن دو فرق نهاده ولی آنان میان آن دو فرق نمینهند. و چون خداوند متعال میفرماید: «کلّ من عندالله». پس خداوند نیکیها را از جانب خود قرار داده همانطور که بدیها را از جانب خودش قرار داده است، و قدریه این را در زمینه اعمال نمیگویند بلکه تنها در زمینه جزا قائل به این هستند. و آیه «ما أصابك من حسنة» و «من سيئةٍ» مانند آیه «وأن تصبهم حسنةٌ» و «إن تصبهم سيئة» میباشد.
خداوند سبحان میان حسناتی که همانا نعمتهاست و میان سیئاتی که همانا مصایب است فرق نهاده و حسنات را از جانب خدا و سیئات را از جانب خود انسان قرار داده است؛ زیرا «حسنة» به خدا اضافه شده است، چون خداوند آن را از هر جهت نیک کرده، پس هیچ جهتی از جهات نیکی نیست مگر اینکه مقتضی اضافه شدن به خدا میباشد ولی «سيئة» خداوند تنها به خاطر حکمتی آن را آفریده است و این سیئة به اعتبار آن حکمت از احسان و نیکی خداست، چون خداوند متعال هیچگاه کار بدی را نمیکند بلکه کار او همهاش نیک و خیر است.
[٨٦٨]- تخریج آن قبلاً ذکر شد.
[٨٦٩]- در «الدر المنثور»، ٢/١٨٥ آمده است و ابن منذر از طریق مجاهد روایت کرده که ابن عباس میخواند: «وما أصابك من سيئة فمن نفسك»، «وأنا کتبتها عليك». مجاهد گوید: در قراءت ابی بن کعب و عبدالله بن مسعود نیز چنین است. همچنین ابن منذر و ابن انباری در «المصاحف» از مجاهد روایت کردهاند که او گفت: این قراءت ابی بن کعب و عبدالله بن مسعود است: «وما أصابك من سيئة فمن نفسك»، «وأنا کتبتها عليك». طبری، ٨/٥٥٩ از طریق سفیان، از اسماعیل بن ابی خالد، از ابوصالح راجع به آیه «وما أصابك من سيئة فمن نفسك» آورده که او گفت: به خاطر گناه تو و من آن را بر تو مقدر کردم.
[٨٧٠]- نگا: «الحسنة والسیئة»، اثر شیخالاسلام، صفحات ١٧-٣٠.