۵- حکم خمر
خمر به نزد جمهور علماء نجس است به دلیل فرمودۀ خداوند متعال:
﴿إِنَّمَا ٱلۡخَمۡرُ وَٱلۡمَيۡسِرُ وَٱلۡأَنصَابُ وَٱلۡأَزۡلَٰمُ رِجۡسٞ مِّنۡ عَمَلِ ٱلشَّيۡطَٰنِ فَٱجۡتَنِبُوهُ﴾[المدثر:۹۰].
«جز این نیست که شراب و قمار و انصاب و از لام پلید [و ناشى] از عمل شیطان است، پس از آن احتراز کنید».
اما گروهی معتقدند که خمر پاک است و کلمه رجس را که در آیه آمده بر رجس معنوی حمل کردهاند چون واژۀ رجس وصف خمر و سایر کلمات معطوف بر خمر است و قطعاً جسم هیچکدام از آن معطوفات نجس نیست. خداوند میفرماید:
﴿فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ﴾[الحج: ۳۰].
«از پلیدیی اجتناب نمایید که بتپرستی است».
بنابراین معلوم شد که رجس اوثان معنوی بوده و مس آن انسان را نجس نمیکند، همچنین خمر در آیه به عمل شیطان تفسیر شده که دشمنی و کینهتوزی را در دلها ایجاد و انسان را از ذکر خدا و ادای نماز منع میکند.
امام صنعانی گفته است: در حقیقت، اصل در أعیان [جسمها] طهارت بوده و لزوماً تحریم چیزی به معنای نجاست آن نیست. برای مثال حشیش حرام است ولی نجس نیست، ولی لزوماً هرچه نجس باشد حرام است و به این نتیجه میرسیم: هرچه نجس باشد حرام است ولی هر چه حرام باشد نجس نیست، زیرا حکم دربارۀ نجاست همانا منع حرام از دست زدن به آن در هر حالی میباشد، بنابراین حکم به نجاست چیزی حکم به تحریم آن نیز هست، برخلاف حکم به تحریم چیزی، زیرا میبینیم که پوشیدن ابریشم و طلا برای مردان حرام است با این وصف هر دو ضرورتاً و به اجماع امت پاک هستند. حال که این مسئله روشن شد به این نتیجه میرسیم که: تحریم خمر به وسیلۀ نصوص، لزوماً به معنای نجاست آن نیست، بلکه برای اثبات نجاست آن به دلیل دیگری نیاز داریم والا بر اصل مورد اتفاق همه [که طهارت است] باقی میماند و هرکه دعوی خلاف آن را داشته باشد اقامۀ دلیل بر اوست.