۵۸- مبیت در مزدلفه و وقوف در آنجا
در حدیث جابرسآمده: رسولخداصچون به مزدلفه رسید نمازهای مغرب و عشاء را به صورت جمع تأخیر خواند، سپس تا طلوع فجر در آنجا دراز کشید، آنگاه نماز صبح را خواند، پس از آن سوار شد و به مشعرالحرام آمد و تا روشن شدن کامل هوا در آنجا ماند بعداً قبل از طلوع خورشید پایین آمد.
شب زندهداری حضرتصدر این شب ثابت نشده است.
اینها سنتهای ثابت درباره مبیت در مزدلفه، و توقف در آنجا است، و باید گفت: امام احمد مبیت در مزدلفه را واجب دانسته به جز شبانها و ساقیان، که بر آنها واجب نیست.
ولی سایر مذاهب فقط وقوف را واجب میدانند نه مبیت.
منظور از وقوف، حضور در آنجا است به هر شکلی باشد. اعم از این که در حال ایستاده باشد یا نشته، در حال رفتن باشد یا در حال خواب.
بنابر قول احناف: آنچه واجب است حضور در مزدلفه قبل از فجر روز عید قربان است. بنابراین اگر حضور در آنجا را ترک کرد، دم (خون) بر وی لازم است. مگر این که معذور باشد که در این صورت، حضور بر وی واجب نیست و کفاره یا فدیهای هم بر وی لازم نیست.
و به قول مالکیه: آنچه واجب است پیاده شدن شب هنگام در مزدلفه، قبل از فجر است آن هم به مقدار پیاده نمودن بار و باز کردن آن در حال ادامۀ سیر به طرف منی، مادام عذر نداشته باشد اگر عذر داشته باشد پیاده شدن لازم نیست.
شافعیه گویند: آنچه بعد از وقوف در عرفات واجب است، حضور در مزدلفه در نیمۀ دوم شب قربان است، و ماندن در آنجا شرط نیست، و علم به این که در مزدلفه است نیز، شرط نیست بلکه گذشتن از آنجا کافی است. اعم از این که بداند مزدلفه است یا نداند، و سنت آن است نماز صبح را در اول وقت بخواند و پس از آن تا روشن شدن کامل هوا و قبل از طلوع خورشید در مشعرالحرام توقف نماید و زیاد دعاء و ذکر خدا را بخواند.
خداوند متعال فرماید:
﴿فَإِذَآ أَفَضۡتُم مِّنۡ عَرَفَٰتٖ فَٱذۡكُرُواْ ٱللَّهَ عِندَ ٱلۡمَشۡعَرِ ٱلۡحَرَامِۖ وَٱذۡكُرُوهُ كَمَا هَدَىٰكُمۡ وَإِن كُنتُم مِّن قَبۡلِهِۦ لَمِنَ ٱلضَّآلِّينَ ١٩٨ ثُمَّ أَفِيضُواْ مِنۡ حَيۡثُ أَفَاضَ ٱلنَّاسُ وَٱسۡتَغۡفِرُواْ ٱللَّهَۚ إِنَّ ٱللَّهَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١٩٩﴾[البقرة: ۱۹۸- ۱۹۹].
«و هنگامی که از عرفات روان شدید خدا را در نزد مشعرالحرام یاد کنید و همان گونه که شما را رهنمود کرده است خدای را یاد کنید اگرچه پیش از آن جزو گمراهان بودید سپس از همان جا که مردم روان میشوند روان شوید و از خداوند آمرزش بخواهید بیگمان خداوند آمرزنده و مهربان است».