۶- نهی از گدایی
ابوهریره سگوید: از رسولخداصشنیدم که میفرمود: «اگر هر کدام از شما صبحگاهان به صحرا برود و کولهباری از هیزم را بر پشت خود حمل کند و از آن صدقه داده و خود را به وسیلۀ آن از مردم بینیاز نماید، برای او خیلی بهتر از آن است که دست گدایی به سوی کسی دراز کند تا چیزی به او بدهد یا ندهد. همانا دست بالا و بخشنده بهتر از دست پایین و گیرنده است، و در انفاق کردن، اول از افراد تحت تکلف خود آغاز کن». (روایت از بخاری و مسلم و ترمذی).
عمربن خطاب سگوید: «رسولخداصبه ما امر کرد صدقه بدهیم در آن وقت مالی داشتم، گفتم: امروز از ابوبکر پیشی میگیرم، چون تاکنون یک بارهم از وی پیشی نگرفتهام، به همین خاطر نصف سرمایهام را برای صدقه آوردم، رسولخداصفرمود: «برای خانوادهات چه چیزی باقی گذاشتهای؟ گفتم به همین مقدار. ابوبکر تمامی سرمایۀ خود را آورد، رسولخداصاز او سؤال کرد: چه چیزی برای خانوادهات باقی گذاشتهای؟ گفت: خدا و رسولخدا را برای آنها باقی گذاشتهام. عمر گوید: گفتم دیگر هرگز در هیچچیزی از تو پیشی نمیگیرم». (روایت از ابوداود و ترمذی).
اگر شخص صدقهدهنده ضعیف و ناتوان باشد و کسانی هم تحت تکلف او باشند که نفقه آنان بر او واجب باشد، نفقه صدقه دادن تمامی سرمایه مکروه است.
جابرسگوید: «روزی در خدمت رسولخداصبودیم ناگهان مردی با در دست داشتن اندازۀ یک تخممرغ از طلا آمد، گفت: ای رسولخدا، من این طلا را در معدن بدست آوردهام آن را بگیر، چون صدقه است، و غیر از آن چیزی ندارم، پیامبرصاز وی روی برگرداند، آن مرد از سمت چپ آمد، باز آن حضرت از وی روی برگرداند، سپس از پشت آمد، و حضرتصآن را گرفت و پرت کرد که اگر به او اصابت میکرد او را زخمی میکرد، سپس فرمود: «یکی از شما هرچه را که دارد صدقه میدهد سپس مینشیند و گدایی میکند؟ صدقه باید برخاسته از بینیازی باشد». (روایت از ابوداود و حاکم).