۱- تعریف آن:
اهل لغت گویند: اصل احداد به معنای منع است از اینرو، دربان را احداد مینامند، چون مانع دخول میشود، و عقوبت را حد نامیدهاند، چون انسان را از ارتکاب معاصی منع میکند.
و به گفتۀ ابندرستویه، احداد از جانب زن در حال عده به معنای منع کردن خود از زینت و زیور و استعمال عطور و منع شخص خواستگار از خواستگاری و طمع در آن است، همچنان که از ارتکاب معصیت جلوگیری میکند.
فراء گوید: از آن رو آهن را حدید نامیدهاند، چون وسیلۀ ممانعت است، و تحدید نظر بدان معنا بوده یعنی نباید از تمامی جهات بدان نگریست.
و خطابی گوید: این واژه با جیم و حاء روایت شده ولی با حاء مشهورتر است، و با جیم به معنای قطع است. عرب گوید: جددت الشیء: آن چیز را قطع کردم، گویی زن خود را از هر زینتی قطع نموده است.
و به گفتۀ ابوحاتم، اصمعی «حدت» را که ثلاثی مجرد باشد انکار، و گفته است: جز «احدت» معروف نیست.
و به قول فراء، قدماء «احدت» را ترجیح دادهاند ولی «حدت» در کلام عرب بیشتر است.