۶- مبلغی که در برابر آن دست سارق قطع میشود:
۱- عبداللهبنعمر بآورده است: «رسولخداصدر برابر سرقت یک کلنگ به درهمی دست سارق را قطع کرده است». (روایت از بخاری، مسلم و مالک).
۲- عمره بنت عبدالرحمن آورده است: «در زمان خلافت عثمانسیک نفر، أترجی را دزدید، عثمان دستور داد قیمت آن تخمین شود، مبلغ آن به سه درهم تخمین شد که قیمت دینار دوازده درهم صرف میشد، به همین خاطر عثمان دست او را قطع کرد». (روایت از مالک).
۳- عایشه همسر رسولخداصگوید: «زمانی چندان دور نیست و فراموش نکردهام که قطع، در مقابل یک چهارم دینار و بیشتر اجرا میشود». (روایت از بخاری، مسلم و مالک).
۴- عمره بنت عبدالرحمن گوید: عایشه لبه طرف مکه خارج شد و دو کنیزش به همراهش بودند و غلام پسران عبدالله بن ابیبکر صدیقسهمراه ایشان بود، و عایشه لپارچهای گرانبها و مصور که در پارچهای سبز رنگ دیگر دوخته شده بود را به کنیزانش تحویل داد تا آن را به خانوادۀ عبدالله تحویل دهند، ولی غلام پارچه را از کنیزان گرفت و پارچۀ گرانبها را از پارچۀ سبز جدا کرد و به جای آن، لباد، یا فروهای را در پارچۀ سبز دوخت، وقتی دو کنیز به مدینه رسیدند پارچه را تحویل خانوادۀ عبدالله دادند، وقتی آن را باز کردند به جای آن پارچۀ گرانبها، لباد را در آن یافتند. موضوع را به دو کنیز گفتند و آنها نیز موضوع را عرض عایشهلکردند یا در نامهای برایش نوشتند. در این مورد از غلام سؤال شد و غلام اعتراف کرد که پارچه را دزدیده است لذا عایشه لامر کرد دست او را قطع کردند و عایشه گفت: در مقابل دزدیدن یک چهارم دینار دست سارق قطع میشود».(روایت از مالک).
امام مالک گفته است: «دوست دارم در مقابل دزدیدن سه درهم دست سارق قطع شود هرچند در صرافی از یک چهارم دینار بیشتر یا کمتر باشد؛ به دلیل اینکه رسولخداصدر مقابل یک کلنگ سه درهمی دست سارق را قطع کرده است. و عثمان بنعفان نیز در مقابل یک اترج سه درهمی دست سارق را قطع کرده است و این بهترین روایتی است که دوست دارم».