هشتم- جایز بودن نکاح با زن اهل کتاب:
جایز است مرد مسلمان با زنان اهل کتاب که یهودی، و نصرانی و مجوسی میباشند ازدواج کند.
بخاری در صحیح خود به نقل از نافع آورده است: دربارۀ ازدواج با زنان یهودی، و نصرانی از ابنعمر سؤال شد؟ گفت: بیگمان خدای متعال زنان مشرکه را بر مؤمنین حرام کرده، و کفری بیشتر از این را سراغ ندارم که زنی بگوید: پروردگارم عیسی است در حالی که او، یکی از بندگان خدا است.
به نظر من، این حدیث موقوف بر ابنعمر است و مخالف نصوص صحیح کتاب و سنت در اباحۀ نکاح اهل کتاب میباشد.
و بدیهی است کلام هیچ کس غیر کلام خدا و رسول او حجت نیست. و خداوند میفرماید:
﴿وَلَا تَنكِحُواْ ٱلۡمُشۡرِكَٰتِ حَتَّىٰ يُؤۡمِنَّ﴾[البقرة: ۲۲۱].
«و زنان مشرک را همسر مگزینید تا وقتى که ایمان آورند».
ابنحزم گوید: اگر جز این آیه، آیۀ دیگر نازل نمیشد، قول، تنها قول ابنعمر بوده، ولی خداوند در آیۀ دیگر میفرماید:
﴿ٱلۡيَوۡمَ أُحِلَّ لَكُمُ ٱلطَّيِّبَٰتُۖ وَطَعَامُ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ حِلّٞ لَّكُمۡ وَطَعَامُكُمۡ حِلّٞ لَّهُمۡۖ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتِ وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ إِذَآ ءَاتَيۡتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحۡصِنِينَ غَيۡرَ مُسَٰفِحِينَ وَلَا مُتَّخِذِيٓ أَخۡدَانٖۗ﴾[المائدة: ۵].
«از امروز به بعد برای شما همۀ چیزهای پاکیزۀ قابل قبول طبع سالم حلال گردید و خوراک اهل کتاب برای شما حلال و خوراک شما برای آنان حلال است، و [ازدواج] با زنان پاکدامن مؤمن و زنان پاکدامن اهل کتاب پیش از شما حلال است هرگاه که مهریۀ، آنان را بپردازید. در حالى که پاکدامن باشید نه پلیدکار و نه دوست نهانى گیرنده».
بنابراین، بر ما واجب است به هر دو آیه عمل کنیم و عمل به یکی را به خاطر دیگری ترک نکنیم؟!
و میبینیم کسی که به قول ابنعمر بعمل کند در واقع با این آیه مخالفت کرده است، و این، جایز نیست و راهی برای عمل به هر دو آیه جز به طریق استثناء اقل از اکثر، وجود ندارد. بنابراین، واجب است اباحۀ زنان اهل کتاب از عموم تحریم زنان مشرکه استثنا نموده و بقیه را مشمول تحریم آیۀ دیگر کرد، جز اینراه، جایز نیست.
ابوحنیفه، مالک، شافعی، نکاح زنان یهودی، و نصرانی، و جماع با کنیزان یهودی و نصرانی را مباح دانستهاند. و نکاح مجوسی (آتش پرست) و جماع با آنان را تحریم کردهاند، با این تفاوت که امام مالک ازدواج با کنیزان یهودی و نصرانی را تحریم کرده، ولی امام شافعی نکاح با کنیزان اهل کتاب را تحریم نکرده است زیرا از جملۀ زنان پاکدامن مذکور در این آیه محسوب است:
﴿وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ﴾[المائدة: ۵].
زیرا واژۀ احصان، هم به معنی حریت و هم به معنی عفت است؛ چنان که میفرماید:
﴿وَمَرۡيَمَ ٱبۡنَتَ عِمۡرَٰنَ ٱلَّتِيٓ أَحۡصَنَتۡ فَرۡجَهَا﴾[التحریم: ۱۲].
«مریم دختر عمران پاک نگه داشت فرج خود را».
و برای هیچ کس حلال نیست فقط زنان آزادۀ پاکدامن را به آیۀ:
﴿وَٱلۡمُحۡصَنَٰتُ مِنَ ٱلَّذِينَ أُوتُواْ ٱلۡكِتَٰبَ مِن قَبۡلِكُمۡ﴾[المائدة: ۵].
اختصاص داده ولی کنیزان پاکدامن را از آن استثناء نماید؛ چون در این صورت، گفتهای را به خدا نسبت داده که بدان آگاهی نداشته و در دین خدا تشریعی به وجود آورده که خداوند به آن اجازه نفرموده و ادعایی بدون برهان کرده و چنین ادعایی جایز نیست؛ خداوند میفرماید:
﴿قُلۡ هَاتُواْ بُرۡهَٰنَكُمۡ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ ١١١﴾[البقرة: ۱۱۱].
«بگو: اگر راستگویید برهانتان را [در میان] آورید».
و در جای دیگر میفرماید:
﴿وَأَن تَقُولُواْ عَلَى ٱللَّهِ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ١٦٩﴾[البقرة: ۱۶۹].
«و اینکه به خداوند چیزى را که نمىدانید نسبت دهید».
پس کسی که برهانی بر صحت قول خود ندارد، قول او صحیح نیست.
و قرطبی دربارۀ گفتۀ ابنعمر بگوید: این گفتۀ او، خارج از گفتۀ جماعتی است که بر حجت مبتنی است؛ زیرا گروهی از اصحاب، و تابعین قول به تحلیل زنان اهل کتاب کردهاند مانند: عثمان، طلحه، ابنعباس، جابر و حذیفه، از اصحاب، و سعیدبنمسیب، سعیدبنجبیر، حسن، مجاهد، طاوس، عکرمه، شعبی، ضحاک و فقهاء همۀ مناطق از تابعین.
و میان دو آیه هیچ تعارضی وجود ندارد. زیرا ظاهراً لفظ «مشرک» شامل اهل کتاب نمیگردد به دلیل فرمودهی خدای تعالی که میفرماید:
﴿لَمۡ يَكُنِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ مِنۡ أَهۡلِ ٱلۡكِتَٰبِ وَٱلۡمُشۡرِكِينَ مُنفَكِّينَ حَتَّىٰ تَأۡتِيَهُمُ ٱلۡبَيِّنَةُ ١﴾
[البینة: ۱].
«کافران از میان اهل کتاب و مشرکان [از آیین خود ملزم] به جدایى نبوده [و نیستند] تا وقتى که براى آنان دلیل آشکار بیاید».
در آیه میبینیم که میان دو واژۀ «کفر» و «شرک» تفاوت گذاشته و ظاهر عطف، مقتضی مغایرت است. و عثمانسبا نائله دختر فرافصۀ کلبی که نصرانی بود ازدواج کرد، و به نزد او اسلام آورد. و حذیفهسبا یک زن یهودی از اهالی ملائف ازدواج کرد. و دربارۀ نکاح زنان یهودی و نصرانی، از جابرسسؤال شد؟ در جواب گفت: ما در زمان فتح مکه همراه سعدبنوقاص، با ایشان ازدواج میکردیم.
و ابنمنذر گوید: نقل قول از هیچکدام از علماء نخستین مبنی بر تحریم نکاح زنان یهودی و نصرانی صحیح نیست.