فقه جامع بانوان

فهرست کتاب

۱۹- خواستگاری بر خواستگاری برادر مسلمان جایز نیست

۱۹- خواستگاری بر خواستگاری برادر مسلمان جایز نیست

برای مسلمان جایز نیست زنی را که خواستگاری شده است خواستگاری نماید. ابن‌حزم گوید: مگر اینکه خواستگار دوم از لحاظ دین و معاشرت بهتر باشد، در این صورت جایز است زنی را خواستگاری کند از جانب مردی پایین‌تر از خود، در دین و حسن معاشرت خواستگاری شده است.

یا اینکه خواستگار اول اجازۀ آن را بدهد. یا خواستگاری را ناتمام گذاشته و آن را ترک کند و یا اینکه زن، جواب رد به خواستگار اول بدهد.

عبدالرحمن بن‌شماسه گوید: از عقبه بن‌عامر شنیدم که بر منبر می‌گفت: رسول‌خداصفرمود: «مؤمن برادر مؤمن است برای فرد مؤمن حلال نیست معامله بر معامله برادرش انجام دهد، و حلال نیست بر خواستگاری او خواستگاری کند مگر اینکه، خواستگار اول از آن رویگردان شود». (روایت از مسلم).

با استناد به این حدیث، خواستگاری کردن زنی که قبلاً از جانب کسی دیگر خواستگاری شده است، حرام می‌باشد.

ابن‌حزم گوید: اگر زن، خواستگاری او را رد نماید بر شخص خواستگار واجب است آن را قطع کند، زیرا اصرار بر آن منجر به منع دیگران از خواستن او شده و ستم به او است. بنابراین هرگونه خواستگاریی که معصیت باشد اعتبار ندارد. اما اگر خواستگار دوم از لحاظ دین و حسن معاشرت بر خواستگار اول تفوق داشته باشد جایز است؛ به دلیل حدیث مشهور فاطمه بنت‌قیس که رسول‌خداصبه او فرمود: «چه کسی به خواستگاری شما آمده است؟ عرض کرد: معاویه، و یک مرد قریشی دیگر، رسول‌خداصفرمود: اما معاویه جوانی از جوانان قریش است و هیچ عیبی ندارد، ولی دیگری اهل شر است و خیری در او نیست، با اسامه ازدواج کن. فاطمه گوید: اسامه را ناخوش داشتم، رسول‌خداصتا سه مرتبه این را تکرار کرد، و من با اسامه ازدواج کردم».

ابن‌حزم در تفسیر حدیث گوید: این رسول‌خداصاست که به آن زن اشاره کرده کدام یک معاشرت نیکوتری به نسبت ابوجهم دارد که بسیار زنان را اذیت می‌کرد، و اسامه بهتر از معاویه است. و در این حدیث آمده که «رسول‌خداصبه آن زن فرمود: هرگاه از احرام بیرون آمدی مرا باخبر کن، فاطمه گوید: وقتی احرام تمام شد عرض رسول‌خداصکردم: معاویه بن‌ابی سفیان و ابوجهم، مرا خواستگاری نموده‌اند، رسول‌‌خداصفرمود: اما ابوجهم، عصا را از گردۀ خود بر نمی‌دارد، و اما معاویه فقیر و بی‌سامان است، پس بیا با اسامه بن‌زید ازدواج کن، فاطمه گوید: اسامه را دوست نداشتم، پس از آن باز فرمود: با اسامه ازدواج کن، من هم با اسامه ازدواج کردم، و خداوند در این ازدواج خیر قرار داد و من به آن خوشبخت شدم». (روایت از مالک، ابوداود، نسائی و دارمی).

و این در حالی بود که معاویه یکی از جوانان زیبا و باوقار خاندان عبد مناف بود. و اسامه سبرده‌ای بود از قبیلۀ کلب و همچون قیر سیاه بود.

بنابراین، ضرورتاً در می‌یابیم که اسامه برتریی بر معاویه به جز در دین که نهایت برتریها به نزد خدا است ندارد، و رسول‌خداصدر نهایت دلسوزی برای جمیع مسلمین بوده و در این، شکی نیست.