۲- فضیلت سورۀ فاتحه:
(۱) ابوهریرهسگوید: «رسولخداصبر ابیبن کعب داخل شد و او را صدا زد. ابی که در حال نماز خواندن بود کمی به جانب حضرتصالتفات کرد ولی جواب نداد، و با تخفیف نماز را تمام کرد و متوجه حضرتصشد و گفت: السلام علیک یا رسولالله، رسولخداصفرمود: وعلیکالسلام، ای ابی، چه چیز مانع شد مرا جواب بدهی؟ عرض کرد: یا رسولالله، من در نماز بودم، فرمود: مگر این آیه را نخواندهای که میفرماید:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمۡ لِمَا يُحۡيِيكُمۡ﴾[الأنفال:۲۴].
«اى مؤمنان، [دعوت] خداوند و رسول [او] را بپذیرید چون شما را فرا خواند براى آنکه [دلتان] را زنده دارد».
عرض کرد: چرا، انشاءالله دیگر چنان نخواهم کرد، فرمود: دوست داری سورهای را به شما یادآور شوم که مانند آن نه در تورات و نه در انجیل، و نه در قرآن نازل نشده است؟ عرض کرد: بله ای رسولخدا، فرمود: در نماز چه سورهای میخوانید؟ گفت: أمالقرآن را میخوانم، آنگاه رسولخداصفرمود: سوگند به خدایی که جان من در دست او است چنین سورهای نه در تورات و نه در انجیل و نه در قرآن نازل نشده است، و این سوره همان سبع المثانی و قرآن عظیم است که به من عطا شده است». (روایت از ترمذی).
(۲) ابوسعید بن المعلی گوید: «من مشغول خواندن نماز بودم، رسولخداصمرا صدا زد نتوانستم جواب دهم، بعداً عرض کردم: یا رسولالله، من مشغول خواندن نماز بودم فرمود: مگر خداوند نفرموده: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱسۡتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمۡ لِمَا يُحۡيِيكُمۡ﴾سپس فرمود: آیا قبل از اینکه از مسجد خارج شوی شما را از بزرگترین سورۀ قرآن باخبر نکنم؟ آنگاه رسولخداصدست مرا گرفت، هنگام خروج از مسجد، عرض کردم یا رسولالله، شما گفتید: بزرگترین سورۀ قرآن را به شما خبر خواهم داد، فرمود: ﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلۡعَٰلَمِينَ ٢﴾که همان سبع المثانی و قرآن عظیم است که به من عطا شده است». (روایت از بخاری).
(۳) ابوسعید خدریسگوید: «گروهی از ما در حال مسافرت بودیم، در مکانی رخت بیفکندیم کنیزی آمد و گفت: رئیس قبیلۀ ما گزیده شده است و در میان ما کسی یافت نمیشود دعا بخواند، آیا در میان شما کسی یافت میشود برایش دعا بخواند؟ مردی از ما بلند شد که ما نمیدانستیم اهل دعا باشد، و رفت بر رئیس قبیله دعا خواند و خوب شد. به همین خاطر دستور داد سی رأس گوسفند به ما دادند و شیر را نیز برای ما فرستادند تا بنوشیم، وقتی که بازگشت به او گفتیم: مگر شما (رقیه) دعا خواندن را بلد هستید؟ گفت: نه، من بجز امالکتاب چیزی نخواندم، آنگاه تصمیم گرفتیم موضوع را عرض رسولخداصکنیم، چون به مدینه بازگشتیم موضوع را عرض کردیم، فرمود: از کجا دانسته که امالکتاب رقیه است؟ گوسفندان را تقسیم کنید و سهمی برای من در نظر بگیرید». (روایت از بخاری).
ابوعبیده گوید: سورههای قرآن هر یک دارای یک یا چندین اسم است از جمله: (الحمدلله) أم الکتاب نامیده میشود و چون در اول قرآن بدان آغاز میشود و در هر رکعتی قبل از هر سورهای تکرار میگردد، لذا نام دیگر آن فاتحهالکتاب است، زیرا ابتدای مصاحف بدان افتتاح میشود و قبل از هر مصحف کتابت میشود.
(۴) عبدالملک بنعمیرسگوید: رسولخداصسریهای را که تعداد نفرات آن زیاد بود فرستاد و از آن خواست یکی یکی قرآن را بخوانند، هر یکی مقداری را که میدانست قراءت کرد، نوبت به جوانی رسید از او سؤال فرمود: «قرآن را بیاموزید و آن را بخوانید و به دیگران نیز بیاموزید، چون بیگمان قاری قرآن مانند ظرفی است که مملو از مسک باشد که با بوی خوش خود هر مکانی را خوشبو و معطر مینماید، و کسی که آن را فرا میگیرد و حفظ میکند و به خواب میرود مانند حبلی است که دهانۀ ظرف مملو از مسک را بدان بستهاند». (روایت از نسائی، ابن ماجه و ترمذی).
(۵) از ابوهریرهسنقل است که رسولخداصفرمود: «منازل خود را به مانند قبرستان در نیاورید، و به حقیقت هر منزلی که سورۀ بقره در آن خوانده شود، شیطان بدان داخل نخواهد شد». (روایت از مسلم و ترمذی).
(۶) ابن مسعودسگوید که: رسولخداصفرمود: «هرکس در شب دو آیۀ آخر بقره را قراءت کند او را کفایت میکند». (روایت از مسلم و ترمذی).
(۷) عبدالله بن مسعودسگفته است: «سورۀ بقره در هر خانهای خوانده شود شیطان از آن بیرون خواهد رفت». (روایت از دارمی).