۲- خلق آدمی در شکم مادرش:
۱- عبداللهبن مسعودسگوید: رسولخداصکه صادق و محل باور همه است برای ما صحبت کرد و فرمود: «بیگمان هرکدام از شما در مدت چهل روز آفرینش او در شکم مادرش شکل میگیرد، سپس به همان مدت به صورت پاره خونی در میآید، بعد از آن نیز به همان مدت به صورت گوشت پارهای در آمده و بعد از آن فرشتهای به امر خداوند در او روح میدمد و چهار چیز به او امر میشود: روزی او، اجل او، عمل او، و سعادت یا شقاوت او. و سوگند به خدایی که جز او معبودی وجود ندارد کسانی هستند که کردار اهل بهشت را پیشۀ خود کرده و تا مرتبهای پیش میروند که تنها یک ذراع با بهشت فاصله دارند، سپس نوشتهاش بر او سبقت گرفته و نامۀ او با کردار اهل دوزخ مختوم گشته و داخل آن خواهد گردید و کسانی هستند کردار اهل دوزخ را پیشۀ خود کرده و تا مرتبهای پیش میروند که تنها یک ذراع با دوزخ فاصله دارند، سپس نوشتهاش بر او سبقت گرفته و نامۀ او با کردار اهل بهشت مختوم گشته و داخل آن خواهد گردید». (روایت از شیخین و ترمذی).
امام نووی گوید: ظاهر حدیث بر آن است که: بعد از یکصد و بیست روز فرشته در کالبد او جان میدمد.
۲- در روایتی آمده: فرشته بعد از استقرار نطفه در رحم و گذشت چهل یا چهل و پنج شب بر آن داخل شده و میگوید: پروردگارا بدبخت است یا خوشبخت؟
۳- در روایتی دیگر آمده: هرگاه چهل و دو شب بر نطفه سپری شد خداوند فرشتهای را بر آن فرستاده تا صورت و سمع و بصر وپوست او را بیافریند.
۴- در روایت حذیفۀ بناسید آمده: هرگاه خداوند اراده آفریدن کسی کرد نطفه را به مدت چهل و چند شب در رحم قرار خواهد داد.
۵- در روایت انسسآمده: خداوند فرشتهای را مأمور رحم کرده و میگوید: پردرگارا، نطفه است، پروردگارا، خون پاره است، پروردگارا، گوشت پاره است.
ابنحجر به نقل از تفسیر مالک بنحویرث آورده است که میفرماید: هرگاه خداوند ارادۀ آفریدن بنده کرد، مرد با زن، مقاربت کرده و آب مرد در تمامی رگها و اعضاء زن منتشر میشود و در روز هفتم، خداوند آب را جمع کرده و هر رگی از رگهای بنیآدم بجز آدم را احضار فرموده و در هر صورتی که مشیت کند او را مصور خواهد فرمود.
در اینکه کدام یک از اعضاء جنین اول شکل خواهد گرفت اختلاف هست: بنا به قولی قلب است، زیرا قلب اساس و معدن حرکت غریزی ا ست، و بنابه قولی مغز است، زیرا مغز مجمع حواس بوده و حواس از آن منبعث میشود، و در قولی دیگر کبد است، زیرا کبد باعث نمود و تغذیهی بدن است، و بعضی این قول را ترجیح دادهاند؛ به این دلیل که نمو مقتضای طبیعی است، چون آنچه در وهلۀ اول مطلوب است نمو است و نمو، نیازی به حس و حرکت ارادی ندارد، زیرا به منزلۀ نباتات است، و نیروی احساس و اراده به هنگام تعلق جان به آن به وجود خواهد آمد؛ بنابراین اول کبد، سپس قلب، و بعد از آن مغز تشکیل خواهند شد.
طبری به نقل از سعید بن مسیب آورده که از وی پیرامون عدۀ وفات سؤال شد و گفتند: چرا عدۀ وفات چهار ماه است؟ در جواب گفت: در آن مدت در آن جان دمیده میشود.
و با استدلال به این گفته، گروهی مانند اوزاعی و اسحاق گفتهاند: عدۀ امالولد همانند عدۀ زن آزاده است، و این قول قوی است چرا؟ چون هدف از عده براءت رحم است و آزاده و کنیز در آن تفاوتی ندارند، بنابراین معنای ارسال فرشته به سوی نطفه این است که برای تصویر و آفرینش و نوشته و متعلقات آن فرستاده شده تا به دنبال طی این مراحل جان را در جنین بدمد.