فقه جامع بانوان

فهرست کتاب

۳- حکم تارک‌الصلاة

۳- حکم تارک‌الصلاة

آن که نماز را ترک و وجوب آن را انکار می‌کند کافر محسوب و از دین و ملت اسلام خارج می‌گردد و کسی از روی سستی و تنبلی و غفلت آن را ترک کرده ولی به فرضیت آن اعتقاد دارد احادیث به کفر او تصریح کرده و قتل وی را واجب نموده است.

عبدالله‌بن‌‌عمروبن‌عاص بنقل می‌کند که روزی رسول‌خداصبحث نماز به میان آورد و فرمود: «کسی که بر نماز محافظت و دوام داشته باشد نماز در روز قیامت برای وی نور و دلیل و نجات خواهد بود، و کسی که بر آن‌ها محافظت نداشته و بر انجام آن‌ها پایدار نباشد برای او نه نور و نه برهان بوده و نه وسیلۀ نجات او خواهد گردید، و در روز قیامت با قارون و فرعون و هامان و ابی‌بن خلف محشور می‌شود». (روایت از احمد و طبرانی و ابن‌حبان).

عبدالله‌ابن‌عمر بگوید: رسول‌خداصفرمود: «به من امر شده با مردم بجنگم تا وقتی که شهادت دهند خدایی جز الله وجود ندارد و محمد فرستادۀ خدا است، و نماز را برپا دارند، و زکات را بپردازند. هرگاه این واجبات را انجام دادند، خون و ثروت ایشان از دست من محفوظ است مگر به حق اسلام (مانند زکات و غیره) و حساب آنان با خداست». (متفق‌علیه).

ظاهر حدیث این را می‌رساند که: تاریک‌‌الصلاة کافر و خون او مباح است. و آرای أئمه دربارۀ تارک‌الصلاة چنین است:

در نزد مالک و ابوحنیفه و شافعی تارک‌الصلاة تکفیر نمی‌شود بلکه فاسق است و وادار به توبه می‌شود اگر توبه نکرد، به نزد مالک و شافعی حد او قتل است و باید کشته شود.

ابوحنیفه گوید: کشته نمی‌شود بلکه تعزیر می‌شود و تا روزی که آن را نخواند باید حبس گردد. و احادیث تکفیر او را بر کسی حمل می‌کنند آن را انکار، و ترک آن را حلال بداند و استدلال به بعضی از نصوص عامه کرده‌اند مانند:

﴿إِنَّ ٱللَّهَ لَا يَغۡفِرُ أَن يُشۡرَكَ بِهِۦ وَيَغۡفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَآءُ[النساء: ۱۱۶].

«بی‌گمان خداوند از شرک در نگذرد و غیر آن را برای هرکس که بخواهد ببخشد».

مانند فرمودۀ پیامبرصکه فرمود: «هرکدام از انبیاء دارای دعای مستجاب بوده و همۀ انبیاء در دعای خود عجله کرده‌اند ولی من دعای خود را برای امتم به روز قیامت موکول نموده‌ام تا برای ایشان شفاعت کنم و انشاءالله شفاعت من شامل همۀ کسانی می‌شود که برای خدا شریک قرار نداده‌اند». (روایت از احمد و مسلم).

ابوهریره سگوید: رسول‌خداصفرمود: «سعادتمند‌ترین انسان‌ها به سبب شفاعت من کسانی هستند که با قلبی پر از اخلاص، لاإله إلاالله گفته باشند». (روایت از بخاری).