۵- استفاده از عین مرهونه:
در مورد بهره برداری از عین مرهونه اعم از اینکه زمین کشاورزی، یا ساختمان یا حیوان باشد میان علما اختلاف نظر وجود دارد:
علماء مالکیه گویند: بهرهبرداری از مرهون و ثمرات آن، حق راهن است مادام مرتهن آن را برای خود مشروط نکرده باشد، در این صورت با رعایت سه شرط زیر برای او صحیح است:
اول- باید دین به سبب بیع باشد نه به سبب قرض، مانند اینکه شخصی باغ و زمین یا کالایی تجاری یا غیر آن را در مقابل مبلغی مؤجل به کسی دیگر بفروشد و تا فرارسیدن وقت و تحویل گرفتن مبلغ چیزی را از خریدار به عنوان رهن تحویل گیرد.
دوم- شخص مرتهن بهرهبرداری از مرهون را برای خودش مشروط نماید، بنابراین اگر چنین شروطی مقرر نشد و شخص راهن اجازۀ بهرهبرداری را به مرتهن داد، برای مرتهن صحیح نیست از او قبول کند.
سوم، باید مدت بهرهبرداری از آن معین باشد، پس اگر مجهول باشد صحیح نیست.
علماء شافعیه گویند: بهرهبرداری از مرهون، حق راهن است و نباید مرتهن مانع بهرهبرداری راهن از مرهون باشد، و باید در مدت بهرهبرداری، در اختیار راهن باشد و اگر مرتهن نسبت به استرداد آن بعد از گذشت مدت بهرهبرداری مطمئن نبود، حق دارد بر آن گواه بگیرد.
و برای راهن جایز است بدون اجازۀ مرتهن از مرهون بهرهبرداری نماید به شرط اینکه به مرهون نقصی وارد نشود، مانند سکونت در ساختمان یا سواری بر مرکوب و امثال آن؛ به دلیل حدیث صحیح که رسولخداصمیفرماید: «در مقابل هزینهای که برای حیوان مرهون صرف میشود میتوان بر آن سوار شد». (روایت از دارقطنی).
و راهن حق ساختمانسازی یا کاشت درخت در زمین مرهون ندارد، اگر مبادرت به آن کرد قبل از فرارسیدن وقت بازپرداخت دین، ملزم به تخریب ساختمان یا قطع درختان نمیگردد. اما بعد از فرارسیدن وقت آن، اگر ساختمان یا درختان به زمین آسیب میرساند به قیمت زمین جوابگوی دین نبود ملزم به تخریب ساختمان و قطع درختان میشود وگرنه ملزم به آن نمیگردد.
و ساختمان و درخت داخل مرهون نمیشوند، چون بعد از عقد احداث شدهاند.
علماء حنفیه گویند: برای راهن به هیچ وجهی جایز نیست بدون اجازۀ مرتهن از مرهون استفاده کند. بنابراین، برای راهن صحیح نیست بدون اجازۀ مرتهن حیوان مرهون را به استخدام در آورد؛ در منزل مرهون سکنی گزیده یا آن را به اجاره دهد و لباس مرهون را بپوشد یا آن را به عاریت دهد. و تفاوتی میان این نیست که بهرهبرداری از مرهون از ارزش و قیمت آن بکاهد یا خیر، ولی هرگاه مرتهن بدان اجازه داد صحیح است.
و با وجود آن، منافع مرهون و ثمران آن از قبیل تولید مثل، میوه، شیر، تخممرغ، پشم، مو، و امثال آن از حقوق راهن است. بنابراین اگر منافع آن تا فرارسیدن وقت ادای دین باقی ماند، بخشی از دین محسوب میشود.
علماء حنابله گویند: مرهون یا حیوانی است که برآن سوار شده یا از آن شیر میدوشند، یا غیر آن است؛ اگر حیوان شیرده، یا مرکوب باشد، برای مرتهن جایز است، از سواری بر آن یا شیر آن بدون اجازۀ راهن در مقابل هزینهای که صرف آن میکند، بهره جوید و در این حال رعایت عدل و انصاف بر وی واجب است.
اما اگر مرهون غیر آن باشد برای مرتهن جایز نیست بدون اجازۀ راهن به صورت رایگان از آن استفاده کند، مادام رهن به سبب قرض نباشد، زیرا اگر رهن به سبب قرض باشد استفاده از آن جایز نیست ولو اینکه راهن اجازۀ آن را بدهد.
همچنین برای راهن جایز نیست بدون اجازۀ مرتهن در مرهون تصرف کند و آنچه از مرهون متولد میشود مانند شیر، تخم مرغ، پشم، شاخ و برگ خرما، هیزمی که از درخت بریده میشود، و ایجاد نقص در منزل و خلاصه هرگونه زواید متصله یا منفصله، بخشی از مرهون تحت اختیار مرتهن یا وکیل او قرار داشته و هنگام فروش با اصل مرهون به فروش میرسد و اگر زواید آن امکان بقاء نداشت باید به فروش برسد و پول آن جزء مرهون حساب میشود. (مذاهب اربعه ـ با اندکی تصرف در آن).