فقه جامع بانوان

فهرست کتاب

۱۵- حالات جدات در اخذ ارث

۱۵- حالات جدات در اخذ ارث

قبیصۀ‌بن ذؤئب سگوید: «جده‌ای به نزد ابوبکر صدیقسآمد و تقاضای میراث کرد، ابوبکرسبه وی گفت: در کتاب خدا سهمی برای شما تعیین نشده و در سنت رسول‌اللهصنیز نمی‌دانم سهمی برای شما در نظر گرفته شده باشد، به خانه‌ای برگرد تا از مردم سؤال کنم. از مردم سؤال کرد، مغیره بن‌شعبه گفت: در محضر رسول‌خداصبودم، که یک ششم را به جده داد. ابوبکرسگفت: آیا کسی دیگر با شما بود؟ در این میان محمدبن‌مسلمۀ انصاری بلند شد و گفتۀ مغیره را تکرار کرد، آنگاه ابوبکر صدیقسآن را تنفیذ کرد. سپس در زمان خلافت عمرسجده‌ای دیگر به نزد عمرسآمد و میراث خود را می‌خواست، عمرسبه وی گفت: در کتاب خدا ارثی برای شما ذکر نشده است، و قضاوتی که ابوبکرسکرده برای غیر شما بوده، و من نمی‌توانم چیزی بر فرایض بیفزایم، ولی مقدار آن یک ششم است، اگر دو جده، باهم بودید میان شما تقسیم می‌شود و هرکدام از شما تنها باشد یک ششم مال او است». (روایت از مالک، ابوداود، ترمذی و ابن‌ماجه).

و قاسم‌بن‌محمد گوید: هر دو جدۀ میت به نزد ابوبکر صدیقسآمدند و تقاضای سهم‌الإرث خود کردند، ابوبکر خواست فقط برای جدۀ مادری سهمی اختصاص دهد، مردی از انصار گفت: شما جده‌ای را از ارث محروم می‌کنی که اگر او مرده بود و نوه‌اش زنده بود، از او ارث می‌گرفت، آنگاه ابوبکرسبرای هر دو جده یک ششم را قرار داد. (روایت از مالک).