۴- حکم مانع آن
هرکس از روی انکار از دادن زکات خودداری نماید کافر است.
و هرکس از روی بخل آن را نپردازد ولی منکر وجوب آن نباشد گناهکار بوده و قهراً از وی گرفته شده و تنبیه میشود.
امام مالک گوید: مسأله در نزد ما چنین است: هرکس فریضهای از فرایض خدا را انجام ندهد و مسلمانان قدرت اخذ آن را نداشته باشند بر آنان واجب است علیه او جهاد کرده تا از وی بگیرند.
این گفتۀ ابوبکر صدیق سبه او رسیده که: «اگر در دادن زکات طنابی از من دریغ کنند علیه آنان اعلان جهاد خواهم کرد». (روایت از بخاری و مسلم و ابوداود و ترمذی و نسائی).
و به دلیل حدیثی که پیامبرصفرمود: «به من امر شده با مردم بجنگم تا گواهی دهند که جز خدا معبود به حقی وجود ندارد و محمد فرستادۀ خداست و نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند. هرگاه به این فرایض عمل کردند خون و مال آنان (بجز در برابر حق اسلام که حسابشان با خداست،) بر من حرام است». (روایت از بخاری).
صحابۀ کرام سبرگشتن مانع زکات اجماع داشتهاند. زکات از جمله فرایضی است که به علت شهرتی که دارد آن را در ردیف یکی از ضروریات دین محسوب و منکر وجوب آن را کافر و خارج از جادۀ اسلام میدانند، و به خاطر این کفر کشته میشود، مگر این که تازه مسلمان باشد و از احکام دین آگاهی نداشته باشد.
اما کسی که از پرداخت زکات امتناع ورزد، اما منکر وجوب آن نباشد به واسطۀ امتناع گناهکار است ولی از دایرۀ دین اسلام خارج نمیگردد، و بر حاکم لازم است آن را قهراً از وی بگیرد و او را تنبیه و سرزنش کند، اما بیش از حد واجب نباید از وی بگیرد.
ولی بنا بر قول قدیم شافعی و رأی امام احمد باید زکات و نصف کل دارایی او به عنوان تنبیه از وی گرفته شود. به دلیل حدیث بهترین حکیم به نقل از پدر و جدشسکه گوید: «از رسولخداصشنیدم که میگفت: از چهل نفر شتر یک ماده که دو سالش کامل شده باشد [بنت لبون] زکات باید داد، و هیچ شتری از آن حساب مستثنی نمیشود هرکس زکات آن را به خاطر اجر اخروی بدهد پاداش آن را دریافت مینماید و هرکس مانع آن شود ما آن را از وی به زور گرفته و نصف سرمایۀ او را نیز از وی خواهیم ستاند و این امری است از اوامر پروردگار تبارک و تعالی و خوردن زکات برای محمد و آل محمد حلال نیست». (روایت از احمد و ابوداود و نسائی و حاکم و بیهقی).