۲۸- آمیزش مرد با همسرش
ابنحزم گوید: بر مرد فرض است در صورت توانایی حداقل یک مرتبه در هر دورۀ پاکی با همسرش آمیزش کند وگرنه مرتکب عصیان خدا میشود؛ به دلیل فرمودۀ خدا که میفرماید:
﴿فَإِذَا تَطَهَّرۡنَ فَأۡتُوهُنَّ مِنۡ حَيۡثُ أَمَرَكُمُ ٱللَّهُۚ﴾[البقرة: ۲۲۲].
«هنگامی که پاک شدند از جایی که خدا به شما فرمان داده است با آنان نزدیکی کنید».
و جمهور علماء بر این رأی ابنحزم هستند البته اگر شوهر عذر نداشته باشد. و شافعی گوید: بر شوهر واجب نیست، چون حق او است و مانند سایر حقوق متعلق به خودش میتواند از آن صرف نظر نماید.
امام احمد مدت آن را چهار ماه تقدیر کرده، زیرا خداوند همین مدت را برای کسی که سوگند یاد کرده با همسرش مقاربت ننماید تقدیر فرموده است. پس در حق غیر آن نیز همین مدت باید تقدیر شود.
بنابراین، اگر مرد به مسافرت برود و از همسرش دور شود و مانعی برای بازگشت نداشته باشد، بنابر مذهب امام احمد فقط تا شش ماه میتواند تأخیر کند. چون از وی سؤال شد: شوهر چه مدتی میتواند از همسرش دور باشد؟ گفت: شش ماه و پس از آن مدت به وی نوشته میشود به خانه برگردد، اگر مانع از بازگشت شد حاکم، حکم طلاق را صادر میکند؛ به دلیل روایت ابوحفص از زید بناسلم که گوید: عمر بنخطابسشبی برای بازرسی مدینه از منزلش بیرون رفت، گذرش به زنی افتاد که این ابیات را زمزمه میکرد: این شب به درازا کشید و هنوز کنار آن سیاه و تاریک است و چه مدت طولانی است که با دوستم دستبازی نکردهام. به خدا سوگند اگر به خاطر ترس از خدای یگانه نبود گوشههای رختخوابم به جنبش در میآمد. ولی خدایم و حیایم مرا باز میدارد. و به شوهرم احترام میگزارم و نمیگزارم کسی بر جای وی سوار شود. عمرساسم آن زن را پرسید گفتند: فلانی است و شوهرش از وی غایب است و به جهاد رفته است. عمرسبه زن سفارش کرد در نزد همسرش بماند و پیام برای شوهرش فرستاد و او را به خانهاش باز گرداند. سپس عمرسنزد دخترش، حفصه رفت و گفت: دخترم، زن تا چه مدتی میتواند دوری شوهرش را تحمل کند؟ حفصه گفت: سبحانالله کسی چون تو باید از من چنین سؤالی کند؟ عمرسگفت: اگر به خاطر توجه به مسلمانان نبود از تو سؤال نمیکردم. حفصه گفت: پنج ماه، شش ماه، عمرسمدت ماندن مجاهدان را شش ماه تعیین کرد: دو ماه برای رفت و برگشت و چهار ماه برای حضور در میان لشکر.
امام غزالی که از علماء شافعی مذهب است گوید: «لازم است در هر چهار شب یک بار با زن مقاربت کرد و این، به عدالت نزدیکتر است، زیرا تعداد مجاز همسران چهار است و تأخیر تا این حد جایز است... بله بر حسب نیاز و به خاطر حفظ عفت میتواند زیاد و کم کند، زیرا حفظ عفت بر وی واجب است. هر چند مطالبۀ جماع ثابت نیست؛ زیرا مطالبۀ آن و وفاء به آن مشکل است».
محمدبن معن غفاری گوید: زنی به نزد عمر بنخطابسآمد و گفت: ایامیرمؤمنان، شوهرم به روز روزه و در شب مشغول نماز شب است و من دوست ندارم از وی شکایت کنم، چون مشغول طاعت خدا است، عمرسگفت: بهترین شوهران، شوهر شما است، و چندین بار این را تکرار کردند. در این میان کعب اسدی وارد شد و گفت: ایامیر مؤمنان، این زن از دوری جستن شوهرش از مقاربت با او به تو شکایت میکند، عمرسگفت: دربارۀ خوردن و آشامیدن؟ کعب گفت: نه، آنگاه زن به سخن آمد و این اشعار را گفت:
«ایقاضی حکیم و دانا و رشید ـ نماز، دوستم را از من به خود مشغول کرده است».
«عبادت او، او را از آمیزش با من منزوی کرده است ـ ایکعب، تو قضاوت کن و آن را رد ننما».
«روز و شب، او به خواب توجهی ندارد ـ به همین سبب در امر آمیزش او را ستایش نمیکنم».
سپس شوهرش این ابیات را سرود:
«مرا از زنان و آمیزش با آنان واداشته است ـ آنچه نازل شده و مرا به خود مشغول نموده است».
«در سورۀ نحل و هفتسورۀ طولانی دیگر ـ و در قرآن که در آن تهدیدی بس بزرگ آمده است».
در این میان کعب اشعار زیر را گفت:
«بیگمان آن زن بر تو حق دارد ای مرد ـ سهم او در هر چهار شب یک شب است برای آنکس که بفهمد».
سپس گفت: خداوندﻷدو زن، و سه زن، و چهار زن را حلال کرده است و سه شبانهروز برای تو است تا در آن عبادت کنی و یک شبانهروز برای همسرت. عمرسگفت: به خدا سوگند نمیدانم به کدام یک از دو امر شما خوشحال بشوم؟ از فهمیدن مشکل ایشان، یا از داوری میان آنان؟ ... برو، و قضاوت بصره را به تو واگذار کردم.
و در سنت به ثبوت رسیده که مقاربت مرد با همسرش از صدقاتی است که خداوند بر آن پاداش نیکو خواهد داد.
امام مسلم از رسولخداصنقل کرده که فرموده: «... و در جماع با همسرت اجر نیکو دارید، عرض کردند: ایرسولخدا، آیا ما در فرو نشاندن شهوت اجر داریم؟ فرمود: آیا فرو نشاندن شهوت از راه حرام گناه دارد؟ ... پس اگر آن را از طریق حلال فرو نشاند اجر خواهد داشت».
همچنین شوخی کردن و دستبازی با همسر و ملاطفت با او و بوسه زدن بر او و صبر کردن تا برآورده ساختن نیاز شهوانی زن، سنت است.