۷- آنچه باعث فسخ نکاح میشود
۱- جنون وجذام و برص:
عمربن خطابسگوید: هرکس با هر زنی ازدواج کند که دارای جنون، یا جذام، یا برص باشد و بعد از مقاربت بر آن اطلاع یافت، باید مهریۀ او را بپردازد، و ولی زن، باید به خاطر دسیسهای که به کار برده است تمام مهریه را به زوج بازپرداخت نماید، زیرا وی را فریب داده است.
و اوزاعی و ابوعبید بر این رأی بوده و نکاح را جایز شمرده و میگویند: با این حال نیز شوهر میتواند مهریه را از آن کس مسترد دارد که وی را فریب داده است.
جماعتی معتقدند، اگر قبل از دخول اطلاق یابد نکاح فاسد است، ولی بعد از دخول جایز است. از علیسروایت شده که گفته: هر زنی که دارای برص، یا جنون، یا جذام، یا قرن، باشد مادام شوهرش با او مقاربت نکرده است حق خیار دارد، میتواند آن را نگه دارد یا طلاق دهد، و اگر با آن مقاربت کرده باشد باید مهریۀ او را بپردازد.
و حکم بن عتیبه گوید: علیبنابیطالبسدربارۀ زن مجنون، و مجذوم، یا برص یا دارای استخوان در فرج گفته است: اگر با آن آمیزش کرده باشد همسر او است و اگر قبل از آمیزش آگاهی یابد باید میان ایشان جدایی حاصل شود.
و اصبغ به نقل از ابنهب آورده است که عمر، علی، ابنعباس، سعید بنمسیب، ابنشهاب و ربیعه گفتهاند: به جز در اثر چهار عیب، زن به خانوادهاش بازگردانده نمیشود: جنون، جذام، برص و امراض فرج.
و گروهی معتقدند، نکاح با کسانی که دارای چنین عیوبی هستند جایز نیست. از جابر بنزید نقل است که گفته: نکاح، یا بیعزنانی که دارای عیوب ذیل هستند جایز نیست: جذام، جنون، برص، مسدود الفرج.
و ابنشهاب نکاح مجذوم و مجنون و مسدود الفرج را جایز نمیداند.
و اگر گروهی بر این باورند که نکاح آنان جایز نبوده و در صورت مقاربت با آن جایز است.
گروهی دیگر گویند: نکاح زن با مردی که دارای عیوب فوقالذکر باشد مردود است.
سعید بن مسیب گفته: هر زنی با مردی ازدواج کند که دارای جنون یا امراض زیانآور باشد، مخیر است میان اینکه بپذیرد یا رد کند.
و مالک گوید: نکاح زن در اثر جنون، یا جذام، یا برص، یا معلول بودن آلت تناسل، رد میشود، و هرگاه آن را نکاح کرد و بر چنین عیبی آگاهی نداشت، اگر با آن مقاربت کرده بود باید مهریۀ وی را پرداخته و آن را از ولی زن، برادر، یا پدر او به خاطر فریبی که به کار برده است بازپس گیرد.
ولی اگر ولی زن، پسر عمو، یا آقای زن بوده و از عیوب زن آگاهی نداشته باشد غرامتی بر ایشان نیست و مهریه از طرف زن به شوهر مسترد میگردد بجز مقدار یک چهارم دینار، که نباید از زن بازپس گرفته شود.
و گوید: زن نیز، در مقابل مرد معیوب به یکی از عیوب فوقالذکر، از چنین حقوقی برخوردار است. اگر جذام او آشکار باشد. باید دانست که تفاوتی میان جذام و برص نیست.
و امام شافعی گوید: زن، در اثر جذام، جنون، برص، و قرن، به خانوادهاش بازگردانده شده و قبل از دخول مهریهای ندارد، و بعد از دخول باید مهرالمثل به وی داده شود.
۲- هرگاه شوهر، مسلمان باشد و همسر از پذیرش آن امتناع کند و مشرک باشد، زیرا چنین عقدی فسخ میشود.
۳- هرگاه غیر از پدر و جد، عقد دختر صغیر، یا صغیره را اجرا کردند، بعد از بلوغ، آنان حق دارند آن را تأیید یا رد کنند، و این خیارالبلوغ است. بنابراین اگر جدایی و پایان زناشویی را انتخاب کردند آن عقد فسخ شده است.
۴- هرگاه بعد از عقد نکاح معلوم شد که نامزد، خواهر شیری داماد است. که در این صورت عقد فسخ میشود.
۵- هرگاه مرد، مسلمان و زن، کافر باشد.
۶- هرگاه زن اسلام را بپذیرد، و مرد کافر باشد، ولی اگر باهم اسلام آوردند بر نکاح باقی میمانند.
۷- ارتداد مرد نه زن.
۸- ارتداد زن، نه مرد.
۹- مقاربت با زن از روی اشتباه یا به قصد زنا از جانب پدر، یا پدربزرگ مرد.
۱۰- بعد از ملاعنه میان زوجین.
۱۱- ارتداد هر دو باهم.
۱۲- مرگ مرد یا زن. و هیچ اختلافی در موارد فوق نیست.