۲۷- نشوز مرد
خداوند میفرماید:
﴿وَإِنِ ٱمۡرَأَةٌ خَافَتۡ مِنۢ بَعۡلِهَا نُشُوزًا أَوۡ إِعۡرَاضٗا فَلَا جُنَاحَ عَلَيۡهِمَآ أَن يُصۡلِحَا بَيۡنَهُمَا صُلۡحٗاۚ وَٱلصُّلۡحُ خَيۡرٞ﴾[النساء: ۱۲۸].
«هرگاه همسری دید که شوهرش از انجام امور خانوادگی سرباز میزند و رویگردان است بر هیچیک از آن دو گناهی نیست اینکه میان خود صلح و صفا راه بیندازند، و صلح بهتر است».
امالمؤمنین، عایشه لدر تفسیر آیه گوید: «منظور از آن زنی است که نزد مرد بوده و مرد تنها به او قناعت نکرده و میخواهد او را طلاق داده و با زنی دیگر ازدواج کند، در این حال زن بگوید: مرا نگهدار و طلاق نده و با زنی دیگر ازدواج کن و در مقابل شما را از نفقه و نوبت خودم آزاد میکنم». (روایت از بخاری).
و عایشه لگوید: «سوده بنت زمعه هنگامی که پیر شد و ترسید رسولخداصاز وی جدا شود، گفت: یا رسولالله، نوبت روزانۀ من برای عایشه باشد، رسولخداصآن را پذیرفت». (روایت از ابوداود).
صاحب مغنی گوید: هروقت زن، با صرف نظر از نوبت، یا نفقۀ خود یا صرفنظر از هر دو با شوهر صلح کرد جایز است، و اگر هم زن از آن برگشت، حق دارد.