ترجمه صحیح مسلم - جلد اول

فهرست کتاب

باب (۶۵): دعای پیامبر اکرم ص برای امتش

باب (۶۵): دعای پیامبر اکرم ص برای امتش

٩۶- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَمْرِو بْنِ الْعَاصِ ب: أَنَّ النَّبِيَّ ص: تَلاَ قَوْلَ اللَّهِ فِي إِبْرَاهِيمَ: ﴿رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضۡلَلۡنَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِۖ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُۥ مِنِّيۖ وَمَنۡ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٣٦[إبراهیم: ۳۶] الآيَةَ، وَقَالَ عِيسَى: ﴿إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَۖ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ١١٨[المائدة: ۱۱۸] فَرَفَعَ يَدَيْهِ وَقَالَ: «اللَّهُمَّ أُمَّتِي أُمَّتِي» وَبَكَى، فَقَالَ اللَّهُ : يَا جِبْرِيلُ اذْهَبْ إِلَى مُحَمَّدٍ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ فَسَلْهُ مَا يُبْكِيكَ؟ فَأَتَاهُ جِبْرِيلُ عَلَيْهِ السَّلاَم فَسَأَلَهُ فَأَخْبَرَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص بِمَا قَالَ وَهُوَ أَعْلَمُ، فَقَالَ اللَّهُ: يَا جِبْرِيلُ اذْهَبْ إِلَى مُحَمَّدٍ فَقُلْ إِنَّا سَنُرْضِيكَ فِي أُمَّتِكَ وَلاَ نَسُوءُكَ. (م/۲۰۲)

ترجمه: عبدالله بن عمرو بن عاص بروایت می‌کند که : نبی اکرم ص این آیه را که حاوی قول ابراهیم ÷است تلاوت کرد: ﴿رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضۡلَلۡنَ كَثِيرٗا مِّنَ ٱلنَّاسِۖ فَمَن تَبِعَنِي فَإِنَّهُۥ مِنِّيۖ وَمَنۡ عَصَانِي فَإِنَّكَ غَفُورٞ رَّحِيمٞ٣٦[إبراهیم: ۳۶]«پرودگارا! آنها بسیاری از مردم را گمراه کرده‌اند. پس هر که از من پیروی کند، از من است وهرکس از من نافرمانی کند، همانا تو بخشنده و مهربانی». همچنین این آیه را که حاوی سخن عیسی ÷است، تلاوت کرد: ﴿إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَۖ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ١١٨[المائدة: ۱۱۸] «اگر آنان را مجازات کنی، بندگان تو هستند و اگر آنان را مغفرت نمایی، ـ در هر حال ـ تو چیره و توانا و حکیمی» سپس دست‌هایش را بلند کرد و فرمود: «الهی! امتم امتم» و گریه نمود. الله متعال فرمود: ای جبرئیل! نزد محمد برو ـ حال آن که خودش بهتر می‌داند ـ و از او سؤال کن که چرا گریه می‌کنی؟ جبرئیل نزد پیامبر ص آمد و از او علت گریه‌اش را پرسید. رسول اکرم ص علت را برایش گفت در حالی که او بهتر میداند. الله متعال فرمود:‌ ای جبرئیل! نزد محمد برو و بگو: «ما درباره‌ی امتیانت، تو را خوشنود خواهیم ساخت و باعث حزن و اندوه تو نخواهیم شد».

شرح: این حدیث، فوائد زیادی در بر دارد که برخی از آنها عبارت اند از:

۱- شفقت و مهربانی رسول رحمت ص نسبت به این امت، چقدر زیاد است و چه اندازه به آنها اهمیت می‌دهد.

۲- بشارت بزرگی برای این امت است؛ زیرا الله متعال به پیامبرش وعده داده است که او را در مورد امتش، راضی و خوشنود خواهد ساخت و این خودش بسیار امیدوار کننده است.

۳- بزرگی و عظمت رسول اکرم ص را نزد الله می‌رساند و همچنین لطف زیاد الله را نسبت به نبی اکرم ص اثبات می‌کند. اینکه الله برای اظهار شرافت و بزرگواری آنحضرت ص جبرئیل را فرستاد تا علت گریه‌اش را بپرسد و سپس باخوشنود ساختن، او را گرامی‌ می‌دارد.

٩٧- عَنْ جَابِرٍ: س أَنَّ الطُّفَيْلَ بْنَ عَمْرٍو الدَّوْسِيَّ أَتَى النَّبِيَّ ص فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ هَلْ لَكَ فِي حِصْنٍ حَصِينٍ وَمَنْعَةٍ؟ قَالَ: حِصْنٌ كَانَ لِدَوْسٍ فِي الْجَاهِلِيَّةِ، فَأَبَى ذَلِكَ النَّبِيُّ ص لِلَّذِي ذَخَرَ اللَّهُ لِلأَنْصَارِ، فَلَمَّا هَاجَرَ النَّبِيُّ ص إِلَى الْمَدِينَةِ هَاجَرَ إِلَيْهِ الطُّفَيْلُ بْنُ عَمْرٍو، وَهَاجَرَ مَعَهُ رَجُلٌ مِنْ قَوْمِهِ، فَاجْتَوَوُا الْمَدِينَةَ فَمَرِضَ فَجَزِعَ، فَأَخَذَ مَشَاقِصَ لَهُ فَقَطَعَ بِهَا بَرَاجِمَهُ، فَشَخَبَتْ يَدَاهُ حَتَّى مَاتَ، فَرَآهُ الطُّفَيْلُ بْنُ عَمْرٍو فِي مَنَامِهِ، فَرَآهُ وَهَيْئَتُهُ حَسَنَةٌ، وَرَآهُ مُغَطِّيًا يَدَيْهِ، فَقَالَ لَهُ: مَا صَنَعَ بِكَ رَبُّكَ؟ فَقَالَ: غَفَرَ لِي بِهِجْرَتِي إِلَى نَبِيِّهِ ص فَقَالَ: مَا لِي أَرَاكَ مُغَطِّيًا يَدَيْكَ؟ قَالَ: قِيلَ لِي: لَنْ نُصْلِحَ مِنْكَ مَا أَفْسَدْتَ، فَقَصَّهَا الطُّفَيْلُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: رَسُولُ اللَّهِ ص: «اللَّهُمَّ وَلِيَدَيْهِ فَاغْفِرْ». (م/۱۱۶)

ترجمه: جابر س روایت می‌کند که طفیل بن عمرو دوسی نزد نبی اکرم ص آمد و گفت: آیا می‌خواهی در قلعه‌ای محکم و قوی باشی؟ قابل یاد آوری است که قبیله‌ی دوس در دوران جاهلیت، قلعه‌ای داشتز) رسول الله ص نپذیرفت؛ زیرا الله متعال این فضیلت را برای انصار ذخیره کرده بود. به هر حال، هنگامی‌که آنحضرت ص به مدینه هجرت نمود، طفیل با مردی از قومش بسوی رسول اکرم ص هجرت کرد. اما آب و هوای مدینه برای آنها ناسازگار بود و باعث بیماری آن مرد گردید و او را بی قرار ساخت. در نتیجه، آن مرد، تیر پهن و درازی برداشت و با آن بند انگشتانش را قطع نمود. و اینگونه خونریزی زیاد دست‌هایش باعث مرگ وی گردید. بعد از آن، طفیل او را در خواب دید که شکل و هیئت زیبایی دارد؛ ولی دست‌هایش را پوشانده است. طفیل از او پرسید: پروردگارت چگونه با تو رفتار نمود؟ گفت: به خاطر هجرت به‌سوی پیامبرش مرا بخشید. طفیل پرسید: چرا دست‌هایت را پوشانده‌ای؟ گفت: به من گفتند: آنچه را که خودت خراب کرده ای، ما اصلاح نمی‌کنیم. طفیل خوابش را برای رسول اکرم ص بیان نمود. نبی اکرم ص فرمود: «الهی! دستانش را هم مغفرت کن».