باب (۱٩): هنگامیکه شب فرا رسید و خورشید غروب کرد، روزه دار افطارنماید
۵٩۲- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي أَوْفَى س قَالَ: كُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص فِي سَفَرٍ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ، فَلَمَّا غَابَتْ الشَّمْسُ قَالَ: «يَا فُلاَنُ انْزِلْ فَاجْدَحْ لَنَا»، قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّ عَلَيْكَ نَهَارًا، قَالَ: «انْزِلْ فَاجْدَحْ لَنَا». قَالَ: فَنَزَلَ فَجَدَحَ، فَأَتَاهُ بِهِ، فَشَرِبَ النَّبِيُّ َص، ثُمَّ قَالَ بِيَدِهِ: «إِذَا غَابَتْ الشَّمْسُ مِنْ هَهُنَا، وَجَاءَ اللَّيْلُ مِنْ هَا هُنَا، فَقَدْ أَفْطَرَ الصَّائِمُ». (م/۱۱۰۱)
ترجمه: عبدالله بن ابی اوفی بمیگوید: در یکی از سفرها در ماه مبارک رمضان، همراه رسول الله ص بودیم. هنگامیکه آفتاب غروب کرد، پیامبر اکرم ص خطاب به یکی از همراهان، فرمود: «ای فلانی! پیاده شو (و از آرد جو) شربتی برای ما تهیه کن». آن شخص، گفت: یا رسول الله! آفتاب هنوز غروب نکرده است. پیامبر اکرم ص دوباره فرمود: «پیاده شو و برای ما شربت درست کن». آن شخص، پیاده شد و شربت درست کرد و خدمت رسول اکرم ص آورد. رسول الله ص آن را نوشید. سپس با دستش، اشاره نمود و فرمود: «هرگاه، خورشید از اینجا پنهان گردید و سیاهی شب از این قسمت، آشکار شد، بدانید که وقت افطار فرا رسیده است».