باب (۳): اجاره دادن زمین در برابر طلا و نقره
٩٧۴- عَن حَنْظَلَةَ بْنِ قَيْسٍ الأَنْصَارِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ رَافِعَ بْنَ خَدِيجٍ س عَنْ كِرَاءِ الأَرْضِ بِالذَّهَبِ وَالْوَرِقِ؟ فَقَالَ: لاَ بَأْسَ بِهِ، إِنَّمَا كَانَ النَّاسُ يُؤَاجِرُونَ، عَلَى عَهْدِ النَّبِيِّ ص عَلَى الْمَاذِيَانَاتِ، وَأَقْبَالِ الْجَدَاوِلِ وَأَشْيَاءَ مِنْ الزَّرْعِ، فَيَهْلِكُ هَذَا وَيَسْلَمُ هَذَا، وَيَسْلَمُ هَذَا وَيَهْلِكُ هَذَا، فَلَمْ يَكُنْ لِلنَّاسِ كِرَاءٌ إِلاَّ هَذَا، فَلِذَلِكَ زُجِرَ عَنْهُ، فَأَمَّا شَيْءٌ مَعْلُومٌ مَضْمُون،ٌ فَلاَ بَأْسَ بِهِ. (م/۱۵۴٧)
ترجمه: حنظله بن قیس انصاری میگوید: از رافع بن خدیج دربارهی اجاره دادن زمین در برابر طلا و نقره پرسیدم. گفت: اشکالی ندارد؛ در زمان رسول الله ص مردم زمینهایشان را در برابر محصولی که داخل جویهای آب و بالای جدولها، میروید و همچنین در برابر بخشی (مجهول) از محصول، اجاره میدادند؛ لذا گاهی این محصول داخل جویها و جدولها نابود میشود و آن محصول (بقیهی آن)، سالم میماند و گاهی هم بر عکس میشد. و مردم هم بجز این نوع اجاره، اجارهی دیگری نمیدانستند؛ به همین خاطر، رسول الله ص از آن، منع فرمود؛ اما اگر اجاره دادن زمین در برابر چیزی معین و تضمینی باشد، اشکالی ندارد.