باب(۲): نمازهای عید قبل از خطبه خوانده میشوند
۴۲۸- عَنْ ابْنِ عَبَّاسٍ بقَالَ: شَهِدْتُ صَلاةَ الْفِطْرِ مَعَ نَبِيِّ اللَّهِ ص وَأَبِي بَكْرٍ وَعُمَرَ وَعُثْمَانَ ش، فَكُلُّهُمْ يُصَلِّيهَا قَبْلَ الْخُطْبَةِ ثُمَّ يَخْطُبُ، قَالَ: فَنَزَلَ نَبِيُّ اللَّهِ ص كَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَيْهِ حِينَ يُجَلِّسُ الرِّجَالَ بِيَدِهِ، ثُمَّ أَقْبَلَ يَشُقُّهُمْ حَتَّى جَاءَ النِّسَاءَ وَمَعَهُ بِلالٌ، فَقَالَ: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ يُبَايِعۡنَكَ عَلَىٰٓ أَن لَّا يُشۡرِكۡنَ بِٱللَّهِ شَيۡٔٗا﴾فَتَلا هَذِهِ الآيَةَ حَتَّى فَرَغَ مِنْهَا، ثُمَّ قَالَ حِينَ فَرَغَ مِنْهَا: «أَنْتُنَّ عَلَى ذَلِكِ». فَقَالَتْ امْرَأَةٌ وَاحِدَةٌ لَمْ يُجِبْهُ غَيْرُهَا مِنْهُنَّ: نَعَمْ يَا نَبِيَّ اللَّهِ، لا يُدْرَى حِينَئِذٍ مَنْ هِيَ، قَالَ: «فَتَصَدَّقْنَ». فَبَسَطَ بِلالٌ ثَوْبَهُ، ثُمَّ قَالَ: هَلُمَّ فِدًى لَكُنَّ أَبِي وَأُمِّي، فَجَعَلْنَ يُلْقِينَ الْفَتَخَ وَالْخَوَاتِمَ فِي ثَوْبِ بِلالٍ. (م/۸۸۴)
ترجمه: ابن عباس بمیگوید: همراه نبی اکرم ص ، ابوبکر، عمر و عثمان شدر نماز عید فطر، شرکت کردم. همهی آنان، قبل از خطبه، نماز میخواندند و بعد از آن، به ایراد خطبه میپرداختند.
راوی میگوید: گویا من هم اکنون به رسول الله ص نگاه میکنم که مردان را با دستش اشاره میکند که بنشینید. آنگاه همراه بلال از میان صفهای مردان گذشت و نزد زنان رفت و این آیه را تلاوت نمود که: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِذَا جَآءَكَ ٱلۡمُؤۡمِنَٰتُ يُبَايِعۡنَكَ عَلَىٰٓ أَن لَّا يُشۡرِكۡنَ بِٱللَّهِ شَيۡٔٗا﴾«ای پیامبر! هنگامیکه زنان مؤمن نزد تو آمدند که با تو بیعت نمایند تا با الله هیچ چیز را شریک قرار ندهند...» پیامبر اکرم ص این آیه را تا پایان، تلاوت نمود و بعد از آن، فرمود: «آیا شما بر همین بیعت هستید»؟ یک زن که بجز او کسی دیگر، پاسخ نداد، گفت: بلی، یا رسول الله.
راوی میگوید: در آن وقت، دانسته نشد که او کیست. به هر حال، نبی اکرم ص ادامه داد و فرمود: «پس صدقه بدهید». آنگاه بلال چادرش را پهن کرد و گفت: صدقه دهید؛ پدر و مادرم فدای شما شوند. سپس زنان، شروع به ریختن انگشترهای بزرگ و کوچک در چادر بلال، نمودند.