باب(۳۸): نماز خواندن بر حصیر (بوریا)
۲۳۳- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س: أَنَّ جَدَّتَهُ مُلَيْكَةَ دَعَتْ رَسُولَ اللَّهِ ص لِطَعَامٍ صَنَعَتْهُ، فَأَكَلَ مِنْهُ، ثُمَّ قَالَ: «قُومُوا فَأُصَلِّيَ لَكُمْ». قَالَ أَنَسُ بْنُ مَالِكٍ: فَقُمْتُ إِلَى حَصِيرٍ لَنَا قَدِ اسْوَدَّ مِنْ طُولِ مَا لُبِسَ، فَنَضَحْتُهُ بِمَاءٍ، فَقَامَ عَلَيْهِ رَسُولُ اللَّهِص، وَصَفَفْتُ أَنَا وَالْيَتِيمُ وَرَاءَهُ، وَالْعَجُوزُ مِنْ وَرَائِنَا، فَصَلَّى لَنَا رَسُولُ اللَّهِ ص رَكْعَتَيْنِ ثُمَّ انْصَرَفَ. (م/۶۵۸)
ترجمه: انس بن مالک س میگوید: مادر بزرگم ؛ملیکه؛ رسول الله ص را به صرف غذایی که برای ایشان ص تهیه کرده بود، دعوت نمود. رسول الله ص پس از صرف غذا، فرمود: «بلند شوید تا برای شما نماز بخوانم». انس س میگوید: بلند شدم و بسوی یکی از حصیرهایمان که از کثرت استعمال، سیاه شده بود، رفتم و مقداری آب روی آن، پاشیدم. رسول الله ص روی آن ایستاد. من و کودکی یتیم، پشت سر آنحضرت ص صف بستیم و پیر زن، پشت سر ما ایستاد. رسول اکرم ص دو رکعت نماز، برای ما خواند و تشریف برد.