باب (۸): کسیکه دست دیگری را گاز میگیرد و او دندانهای پیشیناش را بیرون میآورد
۱۰۲٩- عَنْ عِمْرَانَ بْنِ حُصَيْنٍ س: أَنَّ رَجُلاً عَضَّ يَدَ رَجُلٍ، فَانْتَزَعَ يَدَهُ فَسَقَطَتْ ثَنِيَّتُهُ أَوْ ثَنَايَاهُ، فَاسْتَعْدَى رَسُولَ اللَّهِ ص، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «مَا تَأْمُرُنِي؟ تَأْمُرُنِي أَنْ آمُرَهُ أَنْ يَدَعَ يَدَهُ فِي فِيكَ تَقْضَمُهَا كَمَا يَقْضَمُ الْفَحْلُ؟ ادْفَعْ يَدَكَ حَتَّى يَعَضَّهَا ثُمَّ انْتَزِعْهَا». (م/۱۶٧۳)
ترجمه: عمران بن حُصین میگوید: مردی دست دیگری را گزید. نفر دوم دستش را از دهان اولی، بیرون کشید؛ در نتیجه، دندانهای جلویی او افتادند. وی از رسول الله ص خواست که به دادش برسد. رسول الله ص فرمود: «چه دستوری میدهی؟ میخواهی به او بگویم تا دستش را در اختیار تو قرار دهد و تو آنرا مانند شتر مست، بجوی؟ اگر راست میگویی، دستت را در اختیار او قرار بده تا آنرا بجود و سپس بیرون بیاور» (یعنی هیچ کس، این کار را نمیکند و اجازه نمیدهد که دستش را بجوند پس دست شما دیه ندارد).