باب (۴): دربارهی عدم پذیرش اعتراف به زنا تا چهار مرتبه و چاله کندن برای کسیکه سنگسار میشود و فرصت دادن به زن باردار تا هنگام وضع حمل، و نماز خواندن بر کسیکه سنگسار میگردد
۱۰۳٩- عَنْ بُرَيْدَةَ س: أَنَّ مَاعِزَ بْنَ مَالِكٍ الأَسْلَمیأَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص، فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنِّي قَدْ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَزَنَيْتُ وَإِنِّي أُرِيدُ أَنْ تُطَهِّرَنِي، فَرَدَّهُ، فَلَمَّا كَانَ مِنْ الْغَدِ أَتَاهُ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي قَدْ زَنَيْتُ، فَرَدَّهُ الثَّانِيَةَ، فَأَرْسَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ: «أَتَعْلَمُونَ بِعَقْلِهِ بَأْسًا تُنْكِرُونَ مِنْهُ شَيْئًا»؟ فَقَالُوا: مَا نَعْلَمُهُ إِلاَّ وَفِيَّ الْعَقْلِ، مِنْ صَالِحِينَا فِيمَا نُرَى، فَأَتَاهُ الثَّالِثَةَ، فَأَرْسَلَ إِلَيْهِمْ أَيْضًا فَسَأَلَ عَنْهُ فَأَخْبَرُوهُ أَنَّهُ لاَ بَأْسَ بِهِ وَلاَ بِعَقْلِهِ، فَلَمَّا كَانَ الرَّابِعَةَ حَفَرَ لَهُ حُفْرَةً ثُمَّ أَمَرَ بِهِ فَرُجِمَ، قَالَ فَجَاءَتْ الْغَامِدِيَّةُ فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّي قَدْ زَنَيْتُ فَطَهِّرْنِي، وَإِنَّهُ رَدَّهَا، فَلَمَّا كَانَ الْغَدُ قَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ لِمَ تَرُدُّنِي؟ لَعَلَّكَ أَنْ تَرُدَّنِي كَمَا رَدَدْتَ مَاعِزًا، فَوَاللَّهِ إِنِّي لَحُبْلَى، قَالَ: «إِمَّا لاَ، فَاذْهَبِي حَتَّى تَلِدِي». فَلَمَّا وَلَدَتْ أَتَتْهُ بِالصَّبِيِّ فِي خِرْقَةٍ، قَالَتْ: هَذَا قَدْ وَلَدْتُهُ، قَالَ: «اذْهَبِي فَأَرْضِعِيهِ حَتَّى تَفْطِمِيهِ». فَلَمَّا فَطَمَتْهُ أَتَتْهُ بِالصَّبِيِّ فِي يَدِهِ كِسْرَةُ خُبْزٍ فَقَالَتْ: هَذَا، يَا نَبِيَّ اللَّهِ قَدْ فَطَمْتُهُ، وَقَدْ أَكَلَ الطَّعَامَ، فَدَفَعَ الصَّبِيَّ إِلَى رَجُلٍ مِنْ الْمُسْلِمِينَ، ثُمَّ أَمَرَ بِهَا فَحُفِرَ لَهَا إِلَى صَدْرِهَا، وَأَمَرَ النَّاسَ فَرَجَمُوهَا، فَيُقْبِلُ خَالِدُ بْنُ الْوَلِيدِ بِحَجَرٍ، فَرَمَى رَأْسَهَا، فَتَنَضَّحَ الدَّمُ عَلَى وَجْهِ خَالِدٍ، فَسَبَّهَا، فَسَمِعَ نَبِيُّ اللَّهِ ص سَبَّهُ إِيَّاهَا فَقَالَ: «مَهْلاً يَا خَالِدُ، فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَدْ تَابَتْ تَوْبَةً لَوْ تَابَهَا صَاحِبُ مَكْسٍ لَغُفِرَ لَهُ». ثُمَّ أَمَرَ بِهَا، فَصَلَّى عَلَيْهَا، وَدُفِنَتْ. (م/۱۶٩۵)
ترجمه: بریده س میگوید: مالک بن ماعز اسلمینزد رسول الله ص آمد و گفت: یا رسول الله! من به خودم، ستم کردم ومرتکب زنا شدم و از شما میخواهم که مرا پاک بگردانید. رسول الله ص او را برگرداند (از او نپذیرفت.) فردای آن روز، دوباره آمد و گفت: یا رسول الله! من مرتکب زنا شدهام. این بار هم پیامبر اکرم ص او را برگردانید. آنگاه، رسول الله ص شخصی را نزد قومش فرستاد و فرمود: «آیا در عقل او مشکلی سراغ دارید که کارهای ناپسندی انجام دهد»؟ گفتند: به اعتقاد ما، او از نظر خرد و اندیشه، جزو افراد خردمند ما بشمار میرود. ماعز برای سومین بار آمد (و اعتراف کرد). بار دیگر رسول الله ص شخصی را فرستاد تا دربارهی او تحقیق کند. باز هم خبر آوردند که او انسانی طبیعی است و از نظر عقلی، مشکلی ندارد. چهارمین بار، رسول الله ص دستور داد تا چالهای حفر کردند و او را سنگسار نمودند.
راوی میگوید: بعد از آن، یک زن از قبیلهی بنی غامد آمد و گفت: یا رسول الله! من مرتکب زنا شدهام؛ مرا پاک گردان. رسول اکرم ص او را برگردانید. فردای آن روز، زن غامدی گفت: یا رسول الله! چرا مرا بر میگردانی؟ شاید مانند ماعز مرا بر میگردانی. سوگند به الله که من حامله هستم. نبی اکرم ص فرمود: «هم اکنون که بر اعترافت، اصرار میورزی، برو تا وضع حمل نمایی» (آنگاه بیا.) سرانجام، هنگامیکه آن زن، وضع حمل نمود، بچه را داخل کهنهای پیچیده بود و خدمت نبی اکرم ص آمد و گفت: این بچه، بدنیا آمده است. رسول الله ص فرمود: «برو تا هنگامیکه او را از شیر نگرفتهای، به او شیر بده».
آن زن، هنگامیکه کودک را از شیر گرفت، او را که قطعه نانی در دست داشت، نزد رسول الله ص آورد و گفت: یا رسول الله! این کودک است که از شیر گرفتهام و غذا میخورد. آنگاه رسول الله ص کودک را به مردی از مسلمانان سپرد و دستور داد تا چالهای به ارتفاع سینهاش، حفر نمایند و او را سنگسار کنند. در آن اثنا، خالد بن ولید سنگی آورد و به سر آن زن زد. در نتیجه، قطرههای خونی بر چهرهی او ریخت. خالد آن زن را بد و بی راه گفت. نبی اکرم ص سخنانش را شنید و فرمود: «آهسته ای خالد! سوگند به ذاتی که جانم در دست اوست، این زن چنان توبهای نموده است که اگر صاحب مَکس [۴۴]توبه میکرد، مورد مغفرت، قرار میگرفت». سپس پیامبر اکرم ص بر او نماز جنازه خواند و طبق دستور وی، دفن گردید.
[۴۴] به کسی میگویند که مالیات را جمع آوری مینماید یا گمرکی میگیرد و در حق مردم، ستم میکند و پول اضافی از آنان میگیرد. پس معلوم میشود که خوردن مال مردم، گناه بسیار بزرگی است.