ترجمه صحیح مسلم - جلد اول

فهرست کتاب

باب (٧): درباره‌ی‌ شیر دادن فرد بزرگسال

باب (٧): درباره‌ی‌ شیر دادن فرد بزرگسال

۸۸۰- عَنْ عَائِشَةَ ل: أَنَّ سَالِمًا مَوْلَى أَبِي حُذَيْفَةَ كَانَ مَعَ أَبِي حُذَيْفَةَ وَأَهْلِهِ فِي بَيْتِهِمْ، فَأَتَتْ ـ تَعْنِي ابْنَةَ سُهَيْلٍ ـ النَّبِيَّ ص فَقَالَتْ: إِنَّ سَالِمًا قَدْ بَلَغَ مَا يَبْلُغُ الرِّجَالُ، وَعَقَلَ مَا عَقَلُوا، وَإِنَّهُ يَدْخُلُ عَلَيْنَا، وَإِنِّي أَظُنُّ أَنَّ فِي نَفْسِ أَبِي حُذَيْفَةَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئًا، فَقَالَ لَهَا النَّبِيُّ ص: «أَرْضِعِيهِ تَحْرُمی‌عَلَيْهِ، وَيَذْهَبْ الَّذِي فِي نَفْسِ أَبِي حُذَيْفَةَ». فَرَجَعَتْ فَقَالَتْ: إِنِّي قَدْ أَرْضَعْتُهُ، فَذَهَبَ الَّذِي فِي نَفْسِ أَبِي حُذَيْفَةَ. (م/۱۴۵۳)

ترجمه: عایشه ل می‌گوید: سالم مولای ابوحذیفه همراه ابوحذیفه و خانواده اش در خانه‌ی‌ آنان، زندگی می‌کرد. سهله دختر سهیل (همسر ابوحذیفه) نزد نبی اکرم ص آمد و گفت: سالم، بالغ شده و مانند مردان می‌باشد و هر آنچه را که یک مرد می‌فهمد، او نیز می‌فهمد و در خانه‌ی‌ ما رفت و آمد دارد؛ من فکر می‌کنم که ابوحذیفه از این چیز، نگران است. نبی اکرم ص فرمود: «او را شیر بده تا بر او حرام شوی و نگرانی ابوحذیفه نیز برطرف می‌گردد». سپس سهله بار دیگر، نزد رسول الله ص آمد و گفت: او را شیر دادم و نگرانی ابوحذیفه برطرف گردید.

(باید دانست که این کار، ویژه‌ی‌ همین خانواده است و کسی دیگر، حق ندارد به فرد بزرگسال شیر دهد. و همین، اعتقاد جمهور اهل سنت می‌باشد).

۸۸۱- عن زَيْنَبَ بِنْتِ أَبِي سَلَمَةَ: أَخْبَرَتْهُ أَنَّ أُمَّهَا أُمَّ سَلَمَةَ زَوْجَ النَّبِيِّ ص كَانَتْ تَقُولُ: أَبَى سَائِرُ أَزْوَاجِ النَّبِيِّ ص أَنْ يُدْخِلْنَ عَلَيْهِنَّ أَحَدًا بِتِلْكَ الرَّضَاعَةِ، وَقُلْنَ لِعَائِشَةَ: وَاللَّهِ، مَا نَرَى هَذَا إِلاَّ رُخْصَةً أَرْخَصَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص لِسَالِمٍ خَاصَّةً، فَمَا هُوَ بِدَاخِلٍ عَلَيْنَا أَحَدٌ بِهَذِهِ الرَّضَاعَةِ، وَلاَ رَائِينَا. (م/۱۴۵۴)

ترجمه: زینب دختر ام سلمه میگوید: مادرم ام سلمه همسر نبی اکرم ص می‌گفت: سایر همسران نبی اکرم ص نمی‌پذیرفتند که با این نوع رضاعت (شیر خوردن فرد بزرگسال) کسی نزد آنان برود. و به عایشه ل می‌گفتند: سوگند به الله، ما این کار را صرفا اجازه‌ای می‌دانیم که رسول الله ص بطور ویژه برای سالم قایل شده است؛ لذا هیچ کس نمی‌تواند با این رضاعت نزد ما بیاید و یا ما را ببیند.