باب(۶): فضیلت اذان
۱٩۵- عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ س قَالَ: كَانَ رَسُولُ اللَّهِ ص يُغِيرُ إِذَا طَلَعَ الْفَجْرُ، وَكَانَ يَسْتَمِعُ الأَذَانَ، فَإِنْ سَمِعَ أَذَانًا أَمْسَكَ، وَإِلاَّ أَغَارَ، فَسَمِعَ رَجُلاً يَقُولُ: اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص «عَلَى الْفِطْرَةِ». ثُمَّ قَالَ: أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ، أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «خَرَجْتَ مِنَ النَّارِ». فَنَظَرُوا فَإِذَا هُوَ رَاعِي مِعْزًى. (م/۳۸۲)
ترجمه: انس بن مالک س میگوید: رسول الله ص هنگام طلوع فجر، حمله را آغاز میکرد. نخست، گوش میداد اگر صدای اذان را میشنید، حمله نمینمود. در غیر اینصورت، حمله میکرد. آنحضرت ص شنید که مردی الله اکبر، الله اکبر میگوید. فرمود: «این شخص بر فطرت (اسلام) است». سپس آن مرد گفت: أشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان لا اله الا الله. رسول الله ص فرمود: «از آتش بیرون رفتی» (نجات یافتی). صحابه نگاه کردند، دیدند چوپانی است.
۱٩۶- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س: أَنَّ النَّبِيَّ ص قَالَ: «إِذَا نُودِيَ لِلصَّلاَةِ أَدْبَرَ الشَّيْطَانُ لَهُ ضُرَاطٌ، حَتَّى لاَ يَسْمَعَ التَّأْذِينَ، فَإِذَا قُضِيَ التَّأْذِينُ أَقْبَلَ، حَتَّى إِذَا ثُوِّبَ بِالصَّلاَةِ أَدْبَرَ، حَتَّى إِذَا قُضِيَ التَّثْوِيبُ أَقْبَلَ، حَتَّى يَخْطُرَ بَيْنَ الْمَرْءِ وَنَفْسِهِ يَقُولُ لَهُ: اذْكُرْ كَذَا، وَاذْكُرْ كَذَا، لِمَا لَمْ يَكُنْ يَذْكُرُ مِنْ قَبْلُ، حَتَّى يَظَلَّ الرَّجُلُ مَا يَدْرِي كَمْ صَلَّى». (م/۳۸٩)
ترجمه: ابوهریره س میگوید: رسول الله ص فرمود: «هنگامیکه برای نماز، اذان داده میشود، شیطان فرار میکند و از عقب خود، هوا خارج میکند تا صدای اذان را نشنود. و بعد از اذان، برمیگردد. بار دیگر، هنگام اقامه گفتن، فرار میکند و دوباره، پس از اتمام آن، بر میگردد تا نمازگزاران را دچار وسوسه کند و میگوید: فلان چیز و فلان چیز را به خاطر بیاور؛ یعنی همهی آنچه را که فراموش کرده است به یادش میآورد و او را چنان سرگرم میکند که نداند چند رکعت، نمازخوانده است».