باب (۱۵): دربارهی پناه خواستن، هنگام دیدن ابر و باد، و خوشحال شدن از دیدن باران
۴۴٩- عَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّهَا قَالَتْ: كَانَ النَّبِيُّ ص إِذَا عَصَفَت الرِّيحُ قَالَ: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَهَا وَخَيْرَ مَا فِيهَا، وَخَيْرَ مَا أُرْسِلَتْ بِهِ وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهَا وَشَرِّ مَا فِيهَا، وَشَرِّ مَا أُرْسِلَتْ بِهِ». قَالَتْ: وَإِذَا تَخَيَّلَتْ السَّمَاءُ تَغَيَّرَ لَوْنُهُ، وَخَرَجَ وَدَخَلَ، وَأَقْبَلَ وَأَدْبَرَ، فَإِذَا مَطَرَتْ سُرِّيَ عَنْهُ فَعَرَفْتُ ذَلِكَ فِي وَجْهِهِ، قَالَتْ عَائِشَةُ ل: فَسَأَلْتُهُ، فَقَالَ: «لَعَلَّهُ يَا عَائِشَةُ كَمَا قَالَ قَوْمُ عَادٍ: ﴿فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِيَتِهِمۡ قَالُواْ هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَاۚ﴾[الأحقاف: ۲۴].
ترجمه: عایشه ل میگوید: هرگاه، هوا طوفانی میشد، نبی اکرم ص میفرمود: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ خَيْرَهَا وَخَيْرَ مَا فِيهَا، وَخَيْرَ مَا أُرْسِلَتْ بِهِ وَأَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّهَا وَشَرِّ مَا فِيهَا، وَشَرِّ مَا أُرْسِلَتْ بِهِ». «بار الها! من خیر آن و خیر چیزی را که در آن، وجود دارد و خیر آنچه را که بخاطر آن، فرستاده شده است از تو مسئلت مینمایم. و از بدی آن و بدی آنچه که در آن، وجود دارد و بدی آنچه که بخاطر آن فرستاده شده است، به تو پناه میبرم».
عایشه ل میگوید: همچنین هنگامیکه هوا خوب ابری و آمادهی بارندگی میشد، چهرهی مبارک رسول الله ص دگرگون میشد، از خانه، بیرون میرفت و دوباره برمیگشت و به جلو و عقب میرفت. و همین که باران میبارید، این حالتش برطرف میگردید. من این چیز را از چهرهاش متوجه میشدم.
عایشه ل میگوید: من علتش را جویا شدم. فرمود: «ای عایشه! شاید این، مانند همان ابری باشد که قوم عاد هنگام دیدنش گفتند: ﴿فَلَمَّا رَأَوۡهُ عَارِضٗا مُّسۡتَقۡبِلَ أَوۡدِيَتِهِمۡ قَالُواْ هَٰذَا عَارِضٞ مُّمۡطِرُنَاۚ﴾[الأحقاف: ۲۴]. «این، ابری است که اکنون بر ما میبارد.) (ولی در واقع، عذاب بود به همین خاطر، من میترسم».