باب (۱٧): کفارهی کسیکه در ماه رمضان با همسرش همبستری کند
۵۸٩- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ: هَلَكْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: «وَمَا أَهْلَكَكَ»؟ قَالَ: وَقَعْتُ عَلَى امْرَأَتِي فِي رَمَضَانَ، قَالَ: «هَلْ تَجِدُ مَا تُعْتِقُ رَقَبَةً»؟ قَالَ: لاَ، قَالَ: «فَهَلْ تَسْتَطِيعُ أَنْ تَصُومَ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ»؟ قَالَ: لاَ، قَالَ: «فَهَلْ تَجِدُ مَا تُطْعِمُ سِتِّينَ مِسْكِينًا»؟ قَالَ: لاَ، قَالَ: «ثُمَّ جَلَسَ، فَأُتِيَ النَّبِيُّ ص بِعَرَقٍ فِيهِ تَمْرٌ، فَقَالَ: «تَصَدَّقْ بِهَذَا». قَالَ: أَفْقَرَ مِنَّا؟ فَمَا بَيْنَ لاَبَتَيْهَا أَهْلُ بَيْتٍ أَحْوَجُ إِلَيْهِ مِنَّا، فَضَحِكَ النَّبِيُّ ص حَتَّى بَدَتْ أَنْيَابُهُ، ثُمَّ قَالَ: «اذْهَبْ فَأَطْعِمْهُ أَهْلَكَ». (م/۱۱۱۱)
ترجمه: ابوهریره س میگوید: مردی نزد رسول الله ص آمد و گفت: یا رسول الله! من هلاک شدم. رسول الله ص فرمود: «چه چیزی تو را هلاک کرده است»؟ گفت: ماه رمضان (در حال روزه) با همسرم همبستری کردم.
رسول الله ص فرمود: «آیا غلامی داری که او را آزاد کنی»؟ گفت: خیر. رسول الله ص فرمود: «میتوانی دو ماه متوالی، روزه بگیری»؟ گفت: خیر. رسول اللهصفرمود: «میتوانی شصت مسکین را خوراک بدهی»؟ گفت: خیر. راوی میگوید: سپس آن مرد همانجا نشست. در آن اثنا، کیسهای پر از خرما نزد رسول اللهصآوردند. پیامبر اکرم ص فرمود: «این خرماها را صدقه کن». آن شخص، گفت: آیا فقیرتر از ما هم وجود دارد؟ سوگند به الله، در میان این دو سنگلاخ مدینه، هیچ خانهای نیازمندتر از خانهی من نیست. رسول الله ص با شنیدن این سخن، خندید به گونهای که دندانهای (مبارکش) ظاهر شد. سپس، فرمود: «برو، خرماها را به خانوادهات بده».
۵٩۰- عَنْ عَائِشَةَ ل أَنَّهَا قَالَتْ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: احْتَرَقْتُ، قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «لِمَ»؟ قَالَ: وَطِئْتُ امْرَأَتِي فِي رَمَضَانَ نَهَارًا، قَالَ: «تَصَدَّقْ، تَصَدَّقْ». قَالَ: مَا عِنْدِي شَيْءٌ، فَأَمَرَهُ أَنْ يَجْلِسَ، فَجَاءَهُ عَرَقَانِ فِيهِمَا طَعَامٌ فَأَمَرَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص أَنْ يَتَصَدَّقَ بِهِ. (م/۱۱۱۲)
ترجمه: عایشه ل میگوید: مردی نزد رسول الله ص آمد و گفت: سوختم. پیامبر اکرم ص فرمود: «چرا»؟ گفت: روز ماه مبارک رمضان با همسرم، همبستر شدم. فرمود: «صدقه بده، صدقه بده». آن مرد گفت: چیزی ندارم. رسول اکرم ص به آن مرد، دستور داد تا بنشیند. در این اثنا، دو زنبیل، مواد خوراکی نزد رسول الله ص آوردند. پس پیامبر اکرم ص دستور داد تا آنها را صدقه کند.