باب (۶۲): لبیک گفتن حاجی تا هنگام سنگ زدن جمرهی عقبه
٧۲۱- عن ابْنِ عَبَّاسٍ ب: أَنَّ النَّبِيَّ ص أَرْدَفَ الْفَضْلَ س مِنْ جَمْعٍ، قَالَ: فَأَخْبَرَنِي ابْنُ عَبَّاسٍ: أَنَّ الْفَضْلَ أَخْبَرَهُ: أَنَّ النَّبِيَّ ص لَمْ يَزَلْ يُلَبِّي حَتَّى رَمَى جَمْرَةَ الْعَقَبَةِ. (م/۱۲۸۱)
ترجمه: عبدالله بن عباس بمیگوید: رسول الله ص فضل را از مزدلفه، پشت سر خود، سوار نمود.
راوی حدیث میگوید: عبدالله بن عباس ببه من گفت: فضل مرا اطلاع داد که رسول الله ص تا رمیجمرهی عقبه، همچنان لبیک میگفت.
٧۲۲ـ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ يَزِيدَ: أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ لَبَّى حِينَ أَفَاضَ مِنْ جَمْعٍ، فَقِيلَ: أَعْرَابِيٌّ هَذَا؟ فَقَالَ عَبْدُ اللَّهِ: أَنَسِيَ النَّاسُ أَمْ ضَلُّوا؟ سَمِعْتُ الَّذِي أُنْزِلَتْ عَلَيْهِ سُورَةُ الْبَقَرَةِ، يَقُولُ فِي هَذَا الْمَكَانِ: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ». (م/۱۲۸۳)
ترجمه: عبدالرحمن بن یزید میگوید: عبدالله هنگامیکه از مزدلفه، حرکت کرد، لبیک گفت. مردم گفتند: این، بادیه نشین است؟! عبدالله گفت: آیا مردم فراموش کردهاند یا گمراه شدهاند؟ از کسی که سورهی بقره بر او نازل شده است، شنیدم که در این مکان میگفت: «لَبَّيْكَ اللَّهُمَّ لَبَّيْكَ».