باب (۲۸): حکم جلوگیری طبیعی
۸۳۳- عن أَبِي سَعِيدٍ الْخُدْرِيِّ س قَالَ: ذُكِرَ الْعَزْلُ عِنْدَ النَّبِيِّ ص، فَقَالَ: «وَمَا ذَاكُمْ»؟ قَالُوا: الرَّجُلُ تَكُونُ لَهُ الْمَرْأَةُ تُرْضِعُ فَيُصِيبُ مِنْهَا، وَيَكْرَهُ أَنْ تَحْمِلَ مِنْهُ، وَالرَّجُلُ تَكُونُ لَهُ الأَمَةُ فَيُصِيبُ مِنْهَا، وَيَكْرَهُ أَنْ تَحْمِلَ مِنْهُ، قَالَ: «فَلاَ عَلَيْكُمْ أَنْ لاَ تَفْعَلُوا ذَاكُمْ، فَإِنَّمَا هُوَ الْقَدَرُ».
قَالَ ابْنُ عَوْنٍ: فَحَدَّثْتُ بِهِ الْحَسَنَ فَقَالَ: وَاللَّهِ لَكَأَنَّ هَذَا زَجْرٌ. (م/۱۴۳۸)
ترجمه: ابو سعید خدری س میگوید: نزد نبی اکرم ص از جلوگیری طبیعی، سخن به میان آمد. رسول الله ص فرمود: «آن چیست»؟ صحابه عرض کردند: یک مرد، همسری دارد که بچهاش را شیر میدهد. این مرد، با همسرش، همبستر میشود اما نمیخواهد که همسرش، باردار شود. همچنین مردی دیگر، کنیزی دارد؛ با او همبستر میشود اما نمیخواهد که این کنیز از او باردار گردد (به همین خاطر، بطور طبیعی، جلوگیری مینماید).
رسول اکرم ص فرمود: «عدم جلوگیری برای شما ضرری ندارد؛ زیرا همه چیز با تقدیر الهی است».
ابن عون میگوید: این حدیث را برای حسن بیان کردم. وی گفت: به الله سوگند، گویا این جمله، نوعی منع بشمار میرود.
۸۳۴- عَنْ جَابِرِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بقَالَ: سَأَلَ رَجُلٌ النَّبِيَّ ص فَقَالَ: إِنَّ عِنْدِي جَارِيَةً لِي، وَأَنَا أَعْزِلُ عَنْهَا، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «إِنَّ ذَلِكَ لَنْ يَمْنَعَ شَيْئًا أَرَادَهُ اللَّهُ». قَالَ: فَجَاءَ الرَّجُلُ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! إِنَّ الْجَارِيَةَ الَّتِي كُنْتُ ذَكَرْتُهَا لَكَ حَمَلَتْ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: «أَنَا عَبْدُ اللَّهِ وَرَسُولُهُ». (م/۱۴۳٩)
ترجمه: جابر بن عبدالله بمیگوید: مردی از نبی اکرم ص پرسید و گفت: من کنیزی دارم و بطور طبیعی، جلوگیری میکنم. رسول الله ص فرمود: «چیزی را که الله متعال بخواهد، این کار شما جلویش را نمیگیرد».
راوی میگوید: آن مرد، پس از مدتی آمد و گفت: یا رسول الله! کنیزی را که در مورد او با شما صحبت کردم، باردار شد. رسول الله ص فرمود: «من بنده و فرستادهی الله هستم». (سخنانم حقاند).