باب (٧): صاحب برده بر بردهاش، حد را جاری کند
۱۰۴۲- عَنْ أَبِي عَبْدِ الرَّحْمَنِ س قَالَ: خَطَبَ عَلِيٌّ فَقَالَ: يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَقِيمُوا عَلَى أَرِقَّائِكُمْ الْحَدَّ، مَنْ أَحْصَنَ مِنْهُمْ وَمَنْ لَمْ يُحْصِنْ، فَإِنَّ أَمَةً لِرَسُولِ اللَّهِ ص زَنَتْ، فَأَمَرَنِي أَنْ أَجْلِدَهَا، فَإِذَا هِيَ حَدِيثُ عَهْدٍ بِنِفَاسٍ، فَخَشِيتُ، إِنْ أَنَا جَلَدْتُهَا، أَنْ أَقْتُلَهَا، فَذَكَرْتُ ذَلِكَ لِلنَّبِيِّ ص فَقَالَ: «أَحْسَنْتَ». وَزَادَ فِي روايةٍ: «اتْرُكْهَا حَتَّى تَمَاثَلَ». (م/۱٧۰۵)
ترجمه: ابو عبد الرحمن س میگوید: علی س سخنرانی نمود و گفت: ای مردم! حد را بر بردههایتان، چه ازدواج کردهاند چه نکردهاند، اجرا کنید؛ زیرا یک بار، کنیز رسول الله ص مرتکب زنا شد؛ پیامبر اکرم ص به من دستور داد تا او را شلاق بزنم. من متوجه شدم که او تازه وضع حمل نموده است؛ لذا ترسیدم که اگر شلاقش بزنم، بدستم کشته شود. به همین خاطر، نبی اکرم ص را در جریان گذاشتم. فرمود: «کار خوبی کردی» (که شلاق نزدهای). و در روایتی آمده است که فرمود: «بگذار تا شفا یابد» (آنگاه شلاقش بزن).