باب (۱۲) گریه کردن برای میت
۴۶۲- عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُمَرَ بقَالَ: اشْتَكَى سَعْدُ بْنُ عُبَادَةَ شَكْوَى لَهُ؛ فَأَتَى رَسُولُ اللَّهِ ص يَعُودُهُ مَعَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ عَوْفٍ وَسَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ وَعَبْدِ اللَّهِ بْنِ مَسْعُودٍ ش، فَلَمَّا دَخَلَ عَلَيْهِ وَجَدَهُ فِي غَشِيَّةٍ فَقَالَ: «أَقَدْ قَضَى»؟ قَالُوا: لا يَا رَسُولَ اللَّهِ، فَبَكَى رَسُولُ اللَّهِ ص، فَلَمَّا رَأَى الْقَوْمُ بُكَاءَ رَسُولِ اللَّهِ ص بَكَوْا، فَقَالَ: «أَلا تَسْمَعُونَ؟ إِنَّ اللَّهَ لا يُعَذِّبُ بِدَمْعِ الْعَيْنِ، وَلاَ بِحُزْنِ الْقَلْبِ، وَلَكِنْ يُعَذِّبُ بِهَذَا - وَأَشَارَ إِلَى لِسَانِهِ - أَوْ يَرْحَمُ». (م/٩۲۴)
ترجمه: عبد الله بن عمر ب میگويد: سعد بن عباده س بيمار شد. رسول الله ص با عبدالرحمن بن عوف، سعد بن ابی وقاص و عبدالله بن مسعود ش برای عيادت ايشان، تشريف برد. هنگامیكه پیامبر اکرم ص وارد خانه شد، اعضاي خانوادهی سعد، اطراف او را گرفته بودند. رسول الله ص پرسيد: «آيا فوت كرده است»؟ گفتند: خير، يا رسول الله. رسول اکرم ص به گريه افتاد. مردم چون رسول الله ص را در حال گريه ديدند، همگي گريه كردند. رسول الله ص فرمود: «مگر نمیدانيد كه الله به سبب اشك ريختن و اندوهگين شدن، عذاب نمیدهد؛ بلكه به سبب اين ـ و بهسوی زبانش اشاره نمود ـ عذاب میدهد يا رحم میكند».