باب (۲٩): دربارهی کسیکه احرام ببندد در حالیکه عبایی پوشیده و اثر خوشبویی بر بدنش، وجود دارد
۶٧٧- عَنْ يَعْلَى بْنِ أُمَيَّةَ س قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص وَهُوَ بِالْجِعْرَانَةِ، عَلَيْهِ جُبَّةٌ وَعَلَيْهَا خَلُوقٌ، أَوْ قَالَ أَثَرُ صُفْرَةٍ فَقَالَ: كَيْفَ تَأْمُرُنِي أَنْ أَصْنَعَ فِي عُمْرَتِي؟ قَالَ: وَأُنْزِلَ عَلَى النَّبِيِّ ص الْوَحْيُ، فَسُتِرَ بِثَوْبٍ، وَكَانَ يَعْلَى يَقُولُ: وَدِدْتُ أَنِّي أَرَى النَّبِيَّ ص وَقَدْ نَزَلَ عَلَيْهِ الْوَحْيُ، قَالَ: فَقَالَ: أَيَسُرُّكَ أَنْ تَنْظُرَ إِلَى النَّبِيِّ ص وَقَدْ أُنْزِلَ عَلَيْهِ الْوَحْيُ؟ قَالَ: فَرَفَعَ عُمَرُ س طَرَفَ الثَّوْبِ فَنَظَرْتُ إِلَيْهِ لَهُ غَطِيطٌ، قَالَ: وَأَحْسَبُهُ قَالَ: كَغَطِيطِ الْبَكْرِ، قَالَ: فَلَمَّا سُرِّيَ عَنْهُ قَالَ: «أَيْنَ السَّائِلُ عَنْ الْعُمْرَةِ؟ اغْسِلْ عَنْكَ أَثَرَ الصُّفْرَةِ ـ أَوْ قَالَ: أَثَرَ الْخَلُوقِ ـ وَاخْلَعْ عَنْكَ جُبَّتَكَ، وَاصْنَعْ فِي عُمْرَتِكَ مَا أَنْتَ صَانِعٌ فِي حَجِّكَ». (م/۱۱۸۰)
ترجمه: یعلی بن امیه س میگوید: نبی اکرم ص در جعرانه بود. در آنجا، مردی که عبایی به تن داشت و خوشبویی زده بود یا اینکه آثار خوشبویی بر عبایش وجود داشت، نزد پیامبر اکرم ص آمد و گفت: چگونه عمره نمایم؟ دستور شما چیست؟ راوی میگوید: در این هنگام بر نبی اکرم ص وحی نازل گردید. پس ایشان را با پارچهای پوشاندند. یعلی میگفت: من دوست دارم که نبی اکرم ص را هنگام نزول وحی ببینم. عمر س به یعلی گفت: آیا دوست داری که رسول الله ص را هنگام نزول وحی، ببینی؟
یعلی میگوید: آنگاه عمر س گوشهی پارچه را بلند کرد و من پیامبر اکرم ص را دیدم در حالی که نفس عمیق میکشید ـ راوی میگوید: فکر میکنم یعلی گفت: صدای نفساش مانند صدای شتران جوان بود ـ هنگامیکه حالت وحی، برطرف گردید، فرمود: «کسی که دربارهی عمره میپرسید، کجاست؟ آثار خوشبویی را بشوی، عبایت را بیرون بیاور وآنچه را که در حج انجام میدهی، در عمره نیز انجام بده». (یعنی از آن چیزهایی که در احرام حج، پرهیز میکنی در احرام عمره نیز پرهیز کن. و همچنین طواف و سعی و تراشیدن سر مانند طواف و سعی و تراشیدن سر در حج است). مترجم