باب(۱۶): تیمم برای جواب سلام گفتن
۱۶٧- عَنْ عُمَيْرٍ مَوْلَى ابْنِ عَبَّاسٍ ب: أَنَّهُ سَمِعَهُ يَقُولُ: أَقْبَلْتُ أَنَا وَعَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ يَسَارٍ، مَوْلَى مَيْمُونَةَ زَوْجِ النَّبِيِّ ص، حَتَّى دَخَلْنَا عَلَى أَبِي الْجَهْمِ بْنِ الْحَارِثِ بْنِ الصِّمَّةِ الأَنْصَارِيِّ، فَقَالَ أَبُو الْجَهْمِ: أَقْبَلَ رَسُولُ اللَّهِ ص مِنْ نَحْوِ بِئْرِ جَمَلٍ، فَلَقِيَهُ رَجُلٌ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ، فَلَمْ يَرُدَّ رَسُولُ اللَّهِ ص عَلَيْهِ حَتَّى أَقْبَلَ عَلَى الْجِدَارِ، فَمَسَحَ وَجْهَهُ وَيَدَيْهِ، ثُمَّ رَدَّ عَلَيْهِ السَّلاَمَ. (م/۳۶٩)
ترجمه: عمیر مولای ابن عباس میگوید: شنیدم که ابن عباس میگفت: من و عبدالله بن یسار، مولای میمونه همسر نبی اکرم ص، به خانهی ابوجهم بن حارث بن صمه انصاری رفتیم. ابو جهم گفت: رسول الله ص از طرف چاه جمل میآمد که شخصی به ایشان رسید و سلام گفت. رسول الله ص سلام او را جواب نداد تا اینکه به دیواری رسید. آنگاه، بر آن دست زد و آنها (دستهایش) را بر صورت و دستهایش مالید (یعنی تیمم کرد). سپس سلام آن شخص را جواب داد.