باب (۱): شراب خوار را چند ضربه شلاق بزنند؟
۱۰۴٧ـ عَن حُصَيْنِ بْنِ الْمُنْذِرِ أَبي سَاسَانَ قَالَ: شَهِدْتُ عُثْمَانَ بْنَ عَفَّانَ س وَأُتِيَ بِالْوَلِيدِ، قَدْ صَلَّى الصُّبْحَ رَكْعَتَيْنِ، ثُمَّ قَالَ: أَزِيدُكُمْ؟ فَشَهِدَ عَلَيْهِ رَجُلاَنِ ـ أَحَدُهُمَا حُمْرَانُ ـ أَنَّهُ شَرِبَ الْخَمْرَ وَشَهِدَ آخَرُ أَنَّهُ قَاءَهَ، فَقَالَ عُثْمَانُ: إِنَّهُ لَمْ يَتَقَيَّأْ حَتَّى شَرِبَهَا، فَقَالَ: يَا عَلِيُّ، قُمْ فَاجْلِدْهُ، فَقَالَ عَلِيٌّ: قُمْ، يَا حَسَنُ فَاجْلِدْهُ، فَقَالَ الْحَسَنُ: وَلِّ حَارَّهَا مَنْ تَوَلَّى قَارَّهَا، فَكَأَنَّهُ وَجَدَ عَلَيْهِ، فَقَالَ يَا عَبْدَ اللَّهِ بْنَ جَعْفَرٍ، قُمْ فَاجْلِدْهُ، فَجَلَدَهُ، وَعَلِيٌّ س يَعُدُّ حَتَّى بَلَغَ أَرْبَعِينَ، فَقَالَ: أَمْسِكْ، ثُمَّ قَالَ: جَلَدَ النَّبِيُّ ص أَرْبَعِينَ، وَجَلَدَ أَبُو بَكْرٍ س أَرْبَعِينَ، وَعُمَرُ س ثَمَانِينَ، وَكُلٌّ سُنَّةٌ، وَهَذَا أَحَبُّ إِلَيَّ. (م/۱٧۰٧)
ترجمه: ابو ساسان؛ حصین بن منذر؛ میگوید: من نزد عثمان بن عفان س بودم که ولید بن عقبه را آوردند. او نماز صبح را دو رکعت، خوانده بود و بعد از آن، به مردم گفته بود: آیا بیشتر از این برای شما بخوانم؟ سپس دو نفر علیه او گواهی دادند؛ یکی از آنان بنام حُمران به شراب خوردن او گواهی داد و دیگری گفت: او شراب، استفراغ نمود. عثمان س گفت: اگر شراب نمیخورد، شراب استفراغ نمیکرد. و افزود: ای علی! بلند شو و او را شلاق بزن. علی گفت: ای حسن! برخیز و شلاقش بزن. حسن که گویا، ناراحت شد، گفت: مشکلات خلافت را باید همان کسی، متحمل شود که از لذتهایش، استفاده میکند. علی گفت: ای عبدالله بن جعفر! بلند شو وشلاقش بزن. پس عبدالله او را شلاق میزد و علی آنها را میشمرد تا اینکه چهل تازیانه زد. آنگاه علی گفت: بس کن. سپس گفت: نبی اکرم ص و ابوبکر چهل تازیانه زدند و عمر هشتاد تازیانه زد و هر دوی اینها، سنتاند. ولی چهل تازیانه نزد من بهتر است.
۱۰۴۸- عَنْ عَلِيٍّ س قَالَ: مَا كُنْتُ أُقِيمُ عَلَى أَحَدٍ حَدًّا فَيَمُوتَ فِيهِ، فَأَجِدَ مِنْهُ فِي نَفْسِي، إِلاَّ صَاحِبَ الْخَمْرِ، لِأَنَّهُ إِنْ مَاتَ وَدَيْتُهُ، لِأَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص لَمْ يَسُنَّهُ. (م/۱٧۰٧)
ترجمه: علی س میگوید: بر هرکس، حدی جاری سازم و از آن، بمیرد، ناراحت نمیشوم مگر شراب خوار که اگر بمیرد، دیهاش را پرداخت مینمایم؛ زیرا رسول الله ص حدی را برایش معین نفرمود.