باب (۶): نگاه کردن به زن برای کسیکه قصد ازدواج دارد
۸۰۱- عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ س قَالَ: جَاءَ رَجُلٌ إِلَى النَّبِيِّ ص فَقَالَ: إِنِّي تَزَوَّجْتُ امْرَأَةً مِنْ الأَنْصَارِ، فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص: «هَلْ نَظَرْتَ إِلَيْهَا؟ فَإِنَّ فِي عُيُونِ الأَنْصَارِ شَيْئًا». قَالَ: قَدْ نَظَرْتُ إِلَيْهَا، قَالَ: «عَلَى كَمْ تَزَوَّجْتَهَا»؟ قَالَ: عَلَى أَرْبَعِ أَوَاقٍ، فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ ص: «عَلَى أَرْبَعِ أَوَاقٍ؟ كَأَنَّمَا تَنْحِتُونَ الْفِضَّةَ مِنْ عُرْضِ هَذَا الْجَبَلِ، مَا عِنْدَنَا مَا نُعْطِيكَ، وَلَكِنْ عَسَى أَنْ نَبْعَثَكَ فِي بَعْثٍ تُصِيبُ مِنْهُ». قَالَ: فَبَعَثَ بَعْثًا إِلَى بَنِي عَبْسٍ، بَعَثَ ذَلِكَ الرَّجُلَ فِيهِمْ. (م/۱۴۲۴)
ترجمه: ابوهریره س میگوید: مردی نزد نبی اکرم ص آمد و گفت: من با یک زن انصاری ازدواج نمودم. نبی اکرم ص به او فرمود: «آیا او را (قبل از ازدواج) دیدی؟ زیرا چشمان انصار، مشکلی دارند». آن مرد گفت: به او نگاه کردم. فرمود: «مهریهاش را چقدر تعیین نمودی»؟ گفت: چهار اوقیه. فرمود: «چهار اوقیه»؟! گویا شما از دامنهی این کوه، نقره میتراشید. ما چیزی نداریم که به تو بدهیم؛ ولی شاید بزودی تو را همراه یک دستهی نظامی بفرستیم و به تو چیزی از آن، برسد». راوی میگوید: آنگاه نبی اکرم ص آن مرد را با یک دستهی نظامی بهسوی بنی عبس فرستاد.