ترجمه صحیح مسلم - جلد اول

فهرست کتاب

باب (٧۳): فرستادن هدی و قلاده انداختن به گردن آن، قبل از احرام بستن

باب (٧۳): فرستادن هدی و قلاده انداختن به گردن آن، قبل از احرام بستن

٧۳۴- عَنْ عَمْرَةَ بِنْتِ عَبْدِ الرَّحْمَنِ أَنَّهَا أَخْبَرَتْهُ أَنَّ ابْنَ زِيَادٍ كَتَبَ إِلَى عَائِشَةَ أَنَّ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ عَبَّاسٍ بقَالَ: مَنْ أَهْدَى هَدْيًا حَرُمَ عَلَيْهِ مَا يَحْرُمُ عَلَى الْحَاجِّ، حَتَّى يُنْحَرَ الْهَدْيُ، وَقَدْ بَعَثْتُ بِهَدْيِي، فَاكْتُبِي إِلَيَّ بِأَمْرِكِ، قَالَتْ عَمْرَةُ: قَالَتْ عَائِشَةُ: لَيْسَ كَمَا قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ، أَنَا فَتَلْتُ قَلاَئِدَ هَدْيِ رَسُولِ اللَّهِ ص بِيَدَيَّ ثُمَّ قَلَّدَهَا رَسُولُ اللَّهِ ص بِيَدِهِ، ثُمَّ بَعَثَ بِهَا مَعَ أَبِي، فَلَمْ يَحْرُمْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ ص شَيْءٌ أَحَلَّهُ اللَّهُ لَهُ، حَتَّى نُحِرَ الْهَدْيُ. (م/۱۳۰۶)

ترجمه: عمره دختر عبدالرحمن می‌گوید: زیاد به عایشه ل نامه‌ای نوشت مبنی بر اینکه: عبدالله بن عباس بمی‌گوید: هر کس، شکرانه بفرستد، تمام چیزهایی که بر حاجی (کسی که احرام بسته وبه حج می‌رود) تا هنگام ذبح شکرانه، حرام هستند، بر این شخص نیز حرام می‌شوند؛ من نیز شکرانه فرستاده‌ام؛ فتوایت را برایم بنویس.

عایشه ل گفت: اینطور نیست که ابن عباس بمی‌گوید؛ زیرا من با دستان خودم قلاده‌های هدی رسول الله ص را بافتم و پیامبر اکرم ص با دستان خودش بر گردن شتران هدی انداخت و با پدرم فرستاد. و تا روز ذبح هدی (عید قربان) آنچه را که الله متعال برای رسول الله ص حلال کرده بود، حرام نشد.

٧۳۵- عَنْ عَائِشَةَ ل قَالَتْ: أَهْدَى رَسُولُ اللَّهِ ص مَرَّةً إِلَى الْبَيْتِ غَنَمًا فَقَلَّدَهَا. (م/۱۳۲۱)

ترجمه: عایشه ل می‌گوید: رسول الله ص یکبارگوسفندی را برای ذبح به حرم فرستاد و قلاده در گردن آن انداخت.